نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 عضو هیأت علمی گروه روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل
2 دانشجوی کارشناسیارشد، اداره کمیته امداد امام خمینی شهرستان اردبیل
3 کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
This research was performed to understand the effect of the coping skills on the self-esteem and self-efficiency of the first year high school boy students in Meshkin shahr. Current research method is semi-Testable, in which is pre-testing and post-testing type with control group. Statistical population includes all the first year boy students high at schools of Meshkin shahr in academic year 2013-2014. The Testable group hadn't received any coping training. After finishing coping skills training sessions, two groups were compared to determine the effects of coping skills training on them. The obtained data was surveyed by the Statistical Analysis of Covariance. The results showed that in comparison with witness group, the mean score of the self-esteem and self-efficiency of the testable group increased. In other words, obtained results emphasises that coping skills training has a main effect on students in coping with life challenges and developing self-esteem and self-efficiency.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
از جمله مباحث بسیار مهمی که در سالهای اخیر مورد توجه بسیاری از روانشناسان قرار گرفته است کنار آمدن با مجموعهای از مهارتهای روانی است که عزت نفس، خودکارآمدی از مهمترین آنهاست. که از بطن تصورات فردی ریشه میگیرد و بر قابلیتها و تواناییهای دانشآموزان در جنبههای مختلف تحصیلی تأثیر میگذارد و پایین بودن و عدم آن بسیاری از شکستهای آنها را رقم میزند(نریمانی و وحیدی، 1392). چنانچه کوپر اسمیت[1] (1990، به نقل از نریمانی و احدی، 1389) معتقد است که عزت نفس یک قضاوت شخصی است از ارزشمندی فرد که به صورت یک تجربهی ذهنی موجود است و به وسیلهی رفتارهای کلامی و غیر کلامی منتقل میشود و ویژگیهای فرد با عزت نفس بالا را با کلماتی نظیر: احترام به خود، برتری، خودپذیری و فرد با عزت نفس پایین را با کلماتی نظیر، حقارت، ترس، تنفر از خود توصیف میکند. بیشتر صاحبنظران برخورداری از عزت نفس یا ارزیابی مثبت از خود را عامل مرکزی و اساسی سازگاری عاطفی و اجتماعی افراد تلقی میکنند (بیابانگرد، 1370؛ نریمانی، عباسی، ابوالقاسمی و احدی، 1392). نتیجهی تحقیق اکبرنیا (1387) نشان میدهد که بین عزت نفس دانشآموزان مقطع متوسطهی شهر تهران با سازگاری تحصیلی آنها رابطهی مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحقیقات براتی (1386) بر روی دانشآموزان پسر پایهی سوم راهنمایی شهرستان اهواز نشان داد که بین عزت نفس با پیشرفت تحصیلی و سازگاری فردی و اجتماعی آنها رابطه وجود دارد.
مطالعه ابعاد عزت نفس بدون توجه به ابعاد باورهای خودکارآمدی چندان منطقی به نظر نمیرسد. نتایج تحقیقات لوتر (1991، به نقل از پیک ـ گیوایردق و پورتینگا[2]، 2003) نشان میدهد که اگر فرد عزت نفس و خودکارآمدی کافی داشته باشد تأثیرات نامطلوب محیطی که از نظر اجتماعی، اقتصادی، حمایت کننده نیستند تا حدودی خنثی میشود. از نظر باندورا[3](1996) خودکارآمدی به باورها و قضاوتهای افراد درباره تواناییهای خودشان در انجام یک کار یا انطباق با یک موقعیت فشارزای خاص اطلاق میشود. وی ویژگیهای فرد با خودکارآمدی بالا را در مقایسه با فرد با خودکارآمدی پایین در این میداند که این افراد در اعمال کنترل بر شرایط سخت زندگی و در انجام تکالیف، کوشش و پافشاری بیشتری از خود نشان میدهند و عملکرد بهتری دارند(نریمانی، خشنودینیا، زاهد و ابوالقاسمی، 1392). تحقیقات لاک و لاتام[4]،(1990) نشان میدهد که افراد با خودکارآمدی پایین از هر کنشی که به باور آنها فراتر از تواناییشان باشد پرهیز میکنند، از سوی دیگر خودکارآمدی نیرومند عملکرد افراد را افزایش میدهد. مطالعات سانا و پاسیجر [5](1994) نشان میدهد زمانی که دانشآموزان انتظار عمل مطلوب و ارزیابی مثبت از توانایی و شایستگی خود داشته باشند عملکرد آنها بهبود مییابد و برعکس انتظار عملکرد ضعیف و انتظارات خود ارزشیابی منفی با عملکرد ضعیف دانشآموزان رابطه دارد. تحقیقات بارلو (1991؛ به نقل از جوادی و کدیور،1386) نشان میدهد که افراد دارای برداشت ضعیف از خودکارآمدی در مواجهه با خطرات بالقوه اضطراب زیادی را تجربه میکنند به گواهی این تحقیق افرادی که معتقدند نمیتوانند با رویدادهای اضطراب آور مقابله کنند پریشانی زیادی را تجربه میکنند و به جای تمرکز بر آنچه که در انطباق با آن موقعیت میتوانند انجام دهند توجه خود را به ناکامی و ناتوانی در انطباق با آن موقعیت متمرکز میکنند. تحقیقات کازارلی[6] (1993؛ به نقل از جوادی و کدیور، 1386) اهمیت باورهای خودکارآمدی را در نحوهی مقابله با رویدادهای فشارزای زندگی نشان میدهد. همچنین در مطالعاتی که استنگ[7] (1972؛ به نقل از بیابانگرد، 1387) انجام داد، ارتباط متقابل بین عزت نفس و تصور فرد از توانایی خود (خودکارآمدی) مورد تأیید قرار گرفته است بدین معنی اگر میزان عزت نفس کاهش یابد، احساس ضعف از توانایی خود به وجود میآید و برعکس با افزایش میزان عزت نفس، احساس توانمندی، شایستگی در فرد ایجاد میشود و تغییرات مثبتی مانند، افزایش پیشرفت تحصیلی، افزایش تلاش برای کسب موفقیت، داشتن اعتماد به نفس، بلند همت بودن در فرد پدیدار میشود. از طرف دیگر با توجه به این که برای یک انسان هیچ حکم ارزشی مهمتر از داوری و قضاوت او در مورد عزت نفس نیست و ارزیابی شخص از خویش قطعیترین عامل در روند رشد روانی است و از طرفی باور به شایستگی و توانمندی از لحاظ عاطفی، اجتماعی از خودارزیابی مثبت ناشی میشود و با توجه به این که عزت نفس و خودکارآمدی بالا و پایین را کل موفقیتها و شکستها به وجود میآورند(بک[8] 1976؛ به نقل از سیدمحمدی، 1386).
بنابراین چیزی که باید بهبود یابد عزت نفس و خودکارآمدی نیست بلکه بهبود مهارتهای مقابله، با عوامل شکستها است که به عنوان سپر یا نیرویی برای مقابله و رویارویی با چالشها و مشکلات زندگی در نوجوانان حائز اهمیت است. هلمک و وون آکن[9] (1995) پرورش مهارتهای مقابلهای به عنوان بهترین روش برای ساختن خودپندارهی قوی و انعطافپذیر کودکان اشاره کردند که سازگاری فرد با شرایط تازه را تسهیل میکند و او را با اوضاع جدید منطبق میسازد و به عنوان مداخلهای پیشگیرانه و کوتاه مدت برای افزایش عزت نفس و ایجاد باورهای خودکارآمدی در دانشآموزان مطرح است. و آن شامل طیف وسیعی از رفتارها، کنشها و واکنشهای درونی و بیرونی فرد در برخورد با یک عامل فشارزاست یا هر نوع تلاش شناختی و رفتاری است که به منظور کسب کارآیی، کاهش یا تحمل مسائل درونی یا بیرونی از فشار به وجود آمدهاند. لازاروس و فولکمن[10] (1984) نشان میدهد که مقابله به فرد کمک میکند تا فرد تصور مثبت از خود داشته باشد و تعادل هیجانی و ادامه روابط بین فردی رضایت بخش با دیگران را ابقا کند. همچنین تحقیقات ویندل و ویندل[11] (1996) دربارهی نوجوانان نشان میدهد که بهکارگیری مهارتهای مقابلهای با عزت نفس پایین حائز اهمیت است، زیرا بهکارگیری سبکهای مقابلهای کارآمد مقاومت فرد را در برابر عزت نفس پایین افزایش میدهد. تحقیقات سیلورستون و سالسالی[12] (2003) حاکی از آن است که بهکارگیری مهارتهای مقابلهای برای درمان عزت نفس آسیب دیدهی دانشآموزان قابل دفاع به نظر میرسد. کونولی[13] و همکاران (1998؛ به نقل از آقاجانی،1381) به آموزش مهارتهای مقابلهای بر روی دانشآموزان پرداخته و به این نتیجه رسیدند که این آموزشها باعث بهبود روابط بین فردی آنها با یکدیگر و والدینشان شده است. در ایران هم تحقیقات فتحعلی لواسانی (1387) نشان میدهد که آموزش مهارتهای مقابلهای سبب افزایش عزت نفس، بهبود مهارتهای اجتماعی، ارتباط بین فردی، و افزایش رفتارهای مثبت اجتماعی میشود. همچنین ناصری و نیکپرورد (1383) طی تحقیقی که از تأثیر آموزش مهارتهای مقابلهای (کنترل خشم، رویارویی با کنش، و حل مسئله که بر روی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت داشتند به این نتیجه رسیدند که آموزش مهارتها، تفاوت معناداری را در پیش آزمون و پس آزمون داشته است. در پژوهشی که یادآوری، (1384) انجام داد تأثیر آموزش مهارتهای مقابلهای بر عزت نفس و خودابرازی دانشآموزان شهرستان اهواز را مورد بررسی قرار داد، نشان داد که آموزش این مهارت ها بر ابراز وجود، عزت نفس و مسئولیت پذیری تأثیر مثبت دارد و موجب افزایش معنادار هر کدام از این متغیرها شده است. بنابراین میتوان فرض کرد که:
- مهارتهای مقابلهای موجب افزایش عزت نفس در دانشآموزان پسر میشود.
- مهارتهای مقابلهای باعث ارتقای باورهای خودکارآمدی در دانشآموزان پسر میشود.
طرح حاضر یک طرح نیمهآزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است که شرکت کنندگان در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند و دو بار مورد اندازهگیری قرار گرفتند.
جامعه و نمونه و روش نمونهگیری: جامعهی آماری پژوهش شامل کلیهی دانشآموزان پسر مقطع اول متوسطهی شهرستان مشکینشهر به تعداد 1100 نفر که در سال تحصیلی 91-90 مشغول به تحصیل بودند. نمونهی این تحقیق شامل 30 نفر بود که پس از ارائهی آزمون عزت نفس کوپر اسمیت[14] و آزمون خودکارآمدی شرر و آدامز[15] به تعداد 300 نفر از جامعه، 30 نفر که نمرهی پایینی در 2 متغیر (عزت نفس و خودکارآمدی) داشتند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در 2 گروه (آزمایش ـ کنترل) هر کدام 15 نفری گمارده شدند، سپس گروه آزمایش تحت آموزش مهارت مقابلهای 8 جلسهای 5/1 ساعته قرار گرفتند تا اثر بخشی آموزش محقق در گروه آزمایش با گروه کنترل مقایسه گردد. برای جمعآوری اطلاعات از ابزارهای زیر استفاده شده است.
پرسشنامهی عزت نفس کوپر اسمیت: این پرسشنامه بر اساس تجدید نظری که بر روی مقیاس راجرز و دیموند[16] (1954؛ به نقل از نریمانی و احدی، 1389) به دست کوپر اسمیت انجام داده شده تهیه و موارد دیگری هم به آن افزوده شده است. این پرسشنامه دارای 58 ماده است که هر آزمودنی با یک مقیاس 5 درجهای (عمومی ـ اجتماعی، خانوادگی ـ آموزشگاهی، دروغ) به این مادهها پاسخ میدهد این آزمون را در ایران دادستان (1371) ترجمه و هنجاریابی کرده است. به دلیل مطالعات زیادی که دربارهی عزت نفس در کشور صورت گرفته است و از آنجایی که اغلب آنها برای سنجش عزت نفس از آزمون عزت نفس کوپر اسمیت استفاده کردهاند، پایایی این آزمون بارها در مطالعات مختلف محاسبه شده است. (پورسیناـ فلسفینژاد و ابراهیمی، 1372؛ به نقل از حسینی، 1377) ضریب پایایی 78/0 را به دست آوردهاند.
پرسشنامهی خودکارآمدی شرر و آدامز: این مقیاس خودکارآمدی را شرر و آدامز (1983؛ به نقل از نریمانی و احدی، 1389) ساختهاند و یک پرسشنامه مداد کاغذی است که خودکارآمدی آزمودنی را در سه سطح: 1ـ میل به آغازگری رفتار، 2ـ میل به تلاش برای تکمیل رفتار، 3ـ مقاومت آنها در رویارویی با موانع (به نقل از نریمانی واحدی، 1389) میسنجد. این مقیاس 17 آیتم دارد و آزمودنی به هر آیتم بر اساس یک مقیاس 5 درجهای (کاملاًمخالفم تا کاملاً موافقم) پاسخ میدهد. اعتبار این مقیاس در پژوهش (عبدینیا، 1377) 85/0 به دست آمده است، در پژوهش (براتی، 1375) ضریب آلفای کرونباخ و پایایی بازآزمایی این مقیاس81/0 و 67/0 گزارش شده است.
نتایج
در جدول شماره1 میانگین و انحراف استاندارد متغیر عزت نفس دانشآموزان پسر ارائه شده است. دادههای توصیفی به دست آمده نشان از این دارد که میانگین و انحراف استاندارد و سایر شاخصهای توصیفی گروهها در پیش آزمون و پس آزمون یکسان نیست و تفاوت هایی با هم دارند. هم چنان که در جدول شماره1 نشان داده شده است در هر دوگروه آزمایش و کنترل میزان عزت نفس افزایش نشان میدهد.
جدول 1. شاخصهای توصیفی دو گروه آزمایش و کنترل در پیش و پس آزمون
ردیف |
گروههای مورد مطالعه |
N |
M |
SD |
||
پیش آزمون |
پس آزمون |
پیش آزمون |
پس آزمون |
|||
1 |
آزمایش |
15 |
33/21 |
07/26 |
59/3 |
807/3 |
2 |
کنترل |
15 |
07/21 |
40/22 |
218/3 |
83/3 |
3 |
جمع |
30 |
20/21 |
23/24 |
35/3 |
19/4 |
با اینکه تفاوت در میزان میانگین در دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون تفاوت ظاهری دارند اما برای تعیین میزان تفاوت واقعی و معنادار نیاز به تحلیل داریم اما قبل از تحلیل اصلی همگنی واریانس مورد بررسی قرار گرفت تا تعامل بین پیش آزمون و پس آزمون و گروه مورد کنترل قرار گیرد. F به دست آمده به میزان 367/3 با درجه آزادی 1 و 26 و سطح معناداری 78/0 نشان میدهد که تعامل معنادار نیست لذا میتوان تحلیل کواریانس را انجام داد.
جدول2. نتایج تحلیل کوواریانس مقایسه تفاوت عزت نفس دو گروه آزمایش و کنترل
منابع تغییر |
SS |
df |
MS |
F |
P |
Eta |
مدل تصحیح |
647/131 |
2 |
823/65 |
705/4 |
018/0 |
258/0 |
ثابت |
515/222 |
1 |
515/222 |
906/15 |
000/0 |
371/0 |
پیش ازمون |
813/30 |
1 |
813/30 |
203/2 |
149/0 |
075/0 |
گروهها |
219/96 |
1 |
219/96 |
878/6 |
014/0 |
203/0 |
خطا |
720/377 |
27 |
990/13 |
|
|
|
کل |
000/18127 |
30 |
|
|
مجذورR |
258/0 |
کل تصحیح شده |
367/509 |
29 |
|
|
نتیجهی تحلیل در جدول 2 نشان میدهد که متغییر مستقل مورد مطالعه یعنی: مهارتهای مقابلهای با 95 درصد اطمینان در متغیر وابسته یعنی میزان عزت نفس تاثیر معناداری گذاشته است و این تاثیر در اثر شانس یا تصادف نیست. بدین طریق با 95 درصد اطمینان فرض صفر رد می گردد.
در جدول شماره 3 میانگین و انحراف استاندارد متغیر خودکارآمدی دانشآموزان پسر ارائه شده است. دادههای توصیفی به دست آمده، نشان از این دارد که میانگین و انحراف استاندارد و سایر شاخصهای توصیفی گروهها در پیشآزمون و پس آزمون یکسان نیست و تفاوت هایی با هم دارند. این نتایج در جدول شماره3 درج شده است و در هر دو گروه آزمایش و کنترل میزان خودکارآمدی افزایش نشان میدهد و این افزایش در گروه آزمایش بیشتر از گروه کنترل است.
جدول3. شاخصهای توصیفی دو گروه آزمایش و کنترل در پیش آزمون و پس آزمون
ردیف |
گروههای مورد مطالعه |
تعداد |
M |
SD |
||
پیش آزمون |
پس آزمون |
پیش آزمون |
پس آزمون |
|||
1 |
آزمایش |
15 |
87/51 |
33/53 |
86/6 |
64/6 |
2 |
کنترل |
15 |
13/50 |
80/47 |
24/5 |
77/5 |
3 |
جمع |
30 |
00/50 |
57/50 |
069/6 |
73/6 |
با اینکه تفاوت در میزان میانگین در دو گروه پیش آزمون و پس آزمون تفاوت ظاهری دارند اما برای تعیین میزان تفاوت واقعی و معنادار نیاز به تحلیل وجود دارد تا تعامل بین دو گروه مورد کنترل قرار گیرد.F به دست آمده به میزان 313/0 با درجه آزادی 1 و26 و سطح معناداری 581/0 نشان میدهد که تعامل معنادار نیست لذا میتوان تحلیل کوواریانس را انجام داد که نتیجه در جدول4 درج شده است.
جدول4. نتایج تحلیل کوواریانس مقایسه تفاوت خودکارامدی دو گروه آزمایش و کنترل
منابع تغییر |
SS |
Df |
MS |
F |
P |
Eta |
مدل تصحیح |
189/261 |
2 |
594/130 |
315/3 |
050/0 |
199/0 |
ثابت |
780/2315 |
1 |
780/2315 |
425/59 |
000/0 |
688/0 |
پیش آزمون |
555/31 |
1 |
555/31 |
810/0 |
376/0 |
029/0 |
گروهها |
182/236 |
1 |
182/236 |
061/6 |
020/0 |
183/0 |
خطا |
178/1052 |
27 |
970/38 |
|
|
|
کل |
000/78023 |
30 |
|
|
مجذور R |
199/0 |
کل تصحیح شده |
367/1313 |
29 |
|
|
تحلیل نتیجه فوق نشان میدهد که متغییر مستقل مورد مطالعه یعنی: مهارتهای مقابلهای با 95 درصد اطمینان در متغیر وابسته یعنی خودکارآمدی تأثیر معناداری گذاشته است و این تاثیر در اثر شانس یا تصادف نیست بدین طریق با 95 درصد اطمینان فرض صفر رد می گردد.
بحث و نتیجهگیری
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مهارتهای مقابلهای بر عزت نفس و خودکارآمدی دانشآموزان پسر پایه اول دورهی متوسطه است. نتایج پژوهش نشان داد که مهارت های مقابلهای موجب افزایش عزت نفس در دانشآموزان پسر میشود. این نتیجه با یافتههای پژوهشی، ویندل و ویندل(1996) همسویی دارد. آنها در پژوهش خود نشان دادند که بهکارگیری مهارتهای مقابلهای با عزت نفس پایین حائز اهمیت است زیرا بهکارگیری سبکهای مقابلهای کارآمد مقاومت فرد را در برابر عزت نفس پایین افزایش میدهد. تحقیقات سیلورستون و سالسالی (2003) حاکی از آن است که بهکارگیری مهارتهای مقابلهای برای درمان عزت نفس آسیب دیده دانشآموزان قابل دفاع به نظر میرسد تحقیقات لازاروس و فولکمن (1984) نشان میدهد که مقابله به فرد کمک میکند تا تصور مثبت از خود داشته باشد و تعادل هیجانی و ادامه روابط بین فردی رضایت بخش با دیگران را ابقاء کند. همچنین یافتههای استپیواک و شوره[17] (1974) نشان میدهد که آموزش مهارت های مقابلهای عامل کلیدی در اصلاح عزت نفس پایین کودکان و نوجوانان بوده و با بهرهگیری از مهارتهای مقابلهای میتوان میان کودکان و نوجوانان خوب سازش یافته و خوب سازش نیافته تمایز قائل شد. همچنین این تحقیق با یافتههای پژوهشی داخل کشور همسویی دارد به طوری که فتحعلی لواسانی (1387) در تحقیق خود نشان داد که آموزش مهارتهای مقابلهای سبب افزایش عزت نفس، بهبود مهارتهای اجتماعی، ارتباط بین فردی و رفتار مثبت اجتماعی میشود. ناصری و نیک پرورد (1383) طی تحقیقی که از تأثیر آموزش مهارتهای مقابلهای بر کنترل خشم و رویارویی با کنش ها و حل مسئله که بر روی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت انجام دادند به این نتیجه رسیدند که آموزش این مهارتها تفاوت معناداری را در پیشآزمون و پس آزمون داشته است. یادآوری (1384) طی تحقیقی تأثیر آموزش مهارت های مقابلهای بر عزت نفس، خودابرازی و مسئولیت پذیری دانشآموزان اهواز را مورد بررسی قرار داد و نشان داد آموزش مهارت های مقابلهای در هر یک از متغیرهای گفته شده تأثیر مثبت داشته و موجب افزایش معنادار هرکدام از این متغیرها شده است.
همچنین نتایج نیز نشان داد که مهارتهای مقابلهای سبب ارتقاء باورهای خودکارآمدی در دانشآموزان پسر میشود. این نتیجه با یافتههای پژوهشی دیگر همسویی دارد به طوری که تحقیقات لوتر (1991؛ به نقل از پیک، گیوایوذق و پورتینگا[18]، 2003) نشان میدهد اگر فرد خودکارآمدی کافی داشته باشد تأثیرات نامطلوب محیطی که از نظر اجتماعی و اقتصادی، حمایت کننده نیستند تا حدودی خنثی میشود و کمک به این ویژگی از اهداف عمدهی راهبرد مقابلهای است. تحقیقات بارلو (1991؛ به نقل از جوادی و کدیور،1386) نشان میدهد که افراد دارای برداشت ضعیف از خودکارآمدی در مواجهه با خطرات بالقوه اضطراب زیادی را تجربه میکنند به گواهی این تحقیق افرادی که معتقدند نمیتوانند با رویدادهای اضطراب آور مقابله کنند پریشانی زیادی را تجربه میکنند و به جای تمرکز بر آنچه که در انطباق با آن موقعیت میتوانند انجام دهند توجه خود را به ناکامی و ناتوانی در انطباق با آن موقعیت متمرکز میکنند. تحقیقات باندورا و لاکی[19] (2003؛ به نقل از جوادی و کدیور، 1386) نشان میدهد که باورهای خودکارآمدی بر طرز تفکر افراد چگونگی رویارویی با مشکلات، سلامت هیجانی، مقابله با استرس تأثیر دارد. تحقیقات باندورا، بارابارانلی و پاستوولی[20]، (1999) نشان میدهد که خودکارآمدی بالا با راهبردهای مقابلهای فعالانه، جستجوی حمایت اجتماعی و حل مسأله و خوشبینی ارتباط دارد. از محدودیتهای این پژوهش چگونگی حالتهای عاطفی و انگیزشی دانشآموزان در پاسخگویی به سوالات تحقیق بود. با توجه به یافتههای پژوهش پیشنهاد میشود که اثر بخشی آموزش مهارتهای مقابلهای بر عزت نفس و خودکارآمدی دانشآموزان دختر هم انجام شده و در سایر ویژگیهای روانی مانند ناامیدی، افسردگی، روابط بین فردی هم مورد بررسی قرار گیرد.
[1]. Cooper smithe
[2]. Pike – Givaufum - Portinga
[3]. Bandura
[4]. Locke & Latham
[5]. Sana & Pasecher
[6]. kazarely
[7]. Stang
[8]. Bake
[9]. Helmak & Wanakeh
[10] . Lazarus & Folkman
[11]. Windle & Windle
[12]. Selvereston & salsali
[13]. Konoly
[14]. Cooper smithe
[15]. Sherer & Adamz
[16]. Rajerz & Dimond
[17]. Spirack & Shure
[18]. Pike, Givaufum & Portinga
[19]. Bandura & Luke
[20]. Bandura, Barbarannelli & Pastovelli