نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استادیار دانشگاه شهید بهشتی
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
The aim of the present study was to investigate the effect of cognitive-behavioral stress management on decreasing academic expectation stress in first grade high school students who suffered academic stress. Eighty five students were screened based on acquiring scores higher than mean (one standard deviation higher than the mean) from among 250 first grade high school girls who were found to be suffering from academic stress. Fifty four students were selected by simple random sampling and were assigned to the intervention and control groups. With a pre-test and post-test control group design, the participants in the experimental group undergone 10 sessions of cognitive-behavioral stress management training. Then, both groups were evaluated using Academic Expectations Stress Inventory (AESI) in pre-test and post-test. The data were analyzed by MANCOVA. The results showed that there were not significant differences between two the groups in pretest, but cognitive-behavioral stress management training significantly decreased the academic expectation stress scores in experimental group. The cognitive behavioral stress management training could be considered as an intervention program in target groups and general population in university counseling centers. By reducing academic stress of high school students, it can increase educational productivity of schools.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
فشار برای موفقیت در آموزشهای مدرسه در اغلب کشورها و مخصوصاً کشورهای آسیایی زیاد است و با تغییر جوامع و حرکت به سمت رقابتی شدن، شدت بیشتری پیدا کرده است. اگر چه استرس رقابت محرکی مثبت برای پیشرفت افراد جوان است اما اگر این استرس شدت یابد و یا ادامه پیدا کند میتواند سلامت روانی و بهزیستی افراد را تحت تاثیر قرار دهد(دان، سان، نگوین، تراس، لوان و دیکسون[1]،2010). آنگ، هوان و برامان[2](2007) فشارهای مرتبط با آموزش را مهمترین منبع استرسی میداند که جوانان و نوجوانان در سراسر دنیا با آن مواجه هستند. فعالیتهای آموزشی برای کودکان و نوجوانان در اغلب فرهنگها از اهمیت زیادی برخوردار است اما انتظارات والدین، معلمان و خود دانشآموزان به دلیل رقابت و برتری جویی تحصیلی میتواند یک منبع فشار و استرس برای اغلب دانشآموزان باشد (تان و یتس[3]،2011). دستیابی به حرفههای آموزشی و تخصصی به پیشرفت افراد در موقعیتهای تحصیلی وابسته است، لذا در شرایط فعلی، موقعیت های تحصیلی و پیشرفت از جمله مهم ترین بسترهای تجربه هیجانات تحصیلی قلمداد می گردد. به عبارت دیگر، در حال حاضر، یادگیری و پیشرفت به عنوان مهم ترین عوامل برانگیزاننده و پیش بینی کننده تجربه هیجانات مثبت و منفی تلقی میشود. پژوهش ها نشان دهنده میزان بالای استرس ناشی از انتظارات تحصیلی در دانشآموزان دبیرستانی شهر تهران است(میرشاه ولد، 1992). داشتن انتظارات تحصیلی بالا به عنوان یک فاکتور مهم در نظر گرفته شده است که میتواند به طور مستقیم یا با واسطه بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان تاثیرگذار باشد(بوچمن و دالتون[4]، 2002). انتظارات برای موفقیت تحصیلی با پیشرفت رابطه مثبت دارد (تراستی[5]2000؛رامبرگر[6]، 1995) اما اگر این انتظارات بالا باشد میتواند دارای پیامدهای منفی نیز باشد از قبیل استرس مفرط و مشکلاتی در زمینه سلامت روانی(شک[7]، 1995). یک زمینه یابی نشان داده است که اغلب نوجوانان (67 درصد نوجوانان) فشارهای آموزشی را به عنوان بزرگترین استرس زندگیشان در نظر میگیرند(تان و یتس، 2011). استرس تحصیلی اگر شدت یابد یا اینکه ادامه پیدا کند، در زمینه سلامت روانی و بهزیستی مشکلاتی را برای افراد ایجاد میکند(دان و همکاران، 2010) پژوهشها بیانگر رابطه بین انتظارات بالای تحصیلی و استرس تحصیلی در بین دانشآموزان است(آنگ، کلاسن، چونگ، هوان، وونگ و کراوچک[8]، 2009). از دیگر مشکلات روانی مرتبط با استرس تحصیلی میتوان به افسردگی، اضطراب و مشکلات رفتاری اشاره کرد (دان و همکاران، 2010).
پژوهشهای انجام شده در زمینه استرس تحصیلی نقش دو عامل انتظارات دانشآموزان از خود و انتظارات دیگران از آنها را برجسته میسازد (آنگ و همکاران، 2009؛ آنگ وهوان، 2006). وجود فشار برای کسب نمرات خوب و رسیدن به شغل سطح بالا در دانشآموزان سنگاپوری بسیار بالا است (هو و ییپ[9]، 2003). چنین وضعیتی در دانشآموزان ژاپنی نیز وجود دارد(آنگ و همکاران، 2009) و میچی، گلاچان و بری[10](2001) نشان دادند که دانشآموزان ژاپنی انتظار بالایی از پیشرفت تحصیلی خود دارند. این انتظارات بالا زمینه استرس را فراهم میکند. به علاوه برآورده کردن انتظارات افراد مهم در زندگی نیز میتواند یکی دیگر از منابع استرس تحصیلی باشد(آنگ و همکاران، 2009). به عنوان مثال دانشآموزان از خود انتظار دارند که از نظر تحصیلی عالی عمل کنند تا بتوانند انتظارات والدین را برآورده و رضایت آنان را جلب کنند که همین موجب استرس میگردد (وونگ، سالیلی، هو، مک، لای و لام[11]، 2005؛ سالیلی، چیو و لای[12]، 2001). چندین مطالعه نشان داده است که دانشآموزان آسیایی انتظارات تحصیلی خود را برمبنای انتظارات والدین و معلمان شکل میدهند(چن و استیونسون[13]، 1995؛ گویت و ژی[14]، 1999).
استرس تحصیلی به احساس نیاز فزاینده به دانش و به طور هم زمان، ادراک فرد مبنی برنداشتن زمان کافی برای دستیابی به آن دانش گفته میشود (گادزلا و بالگلو[15]،2001) در رابطه با استرس تحصیلی بر عوامل پنجگانه استرسزا(ناکامیها، تعارضها، فشارها، تغییرات و استرس خود تحمیل) و واکنشهای چهارگانه (فیزیولوژیکی، رفتاری، شناختی، هیجانی)، نسبت به این عوامل تاکید میشود (میچی و همکاران، 2001). پژوهشهای ابوذری[16](1994) و میسرا و کاستیلو[17] (2004) بر نقش با اهمیت و تعیین کننده استرس تحصیلی در شکل گیری تجارب دانشآموزان، در کنار متغیرهای ششگانه (سن، جنس، انگیزه ادامه تحصیل، عزت نفس کلی، مفهوم خود تحصیلی) دیگر تاکید کردهاند. کلینک، بایرس، وینستون و باکن کلینک[18](2008) در تعریف تنیدگی تحصیلی بر ارزیابی فرد مبنی بر تجربه ناهماهنگی بین مطالبات موقعیتی و منابع درون فردی خود اشاره کردند. شواهد نشان داده است که مشکلات تحصیلی یکی از متعارفترین منابع استرس در دانشآموزان قلمداد میگردد (آکگان و سیاروشی[19]، 2003). منابع استرس تحصیلی در دانشآموزان را میتوان به دو بخش استرس تحصیلی ناشی از انتظارات والدین و معلمان، و استرس تحصیلی ناشی از انتظارات شخصی تقسیم بندی کرد (دان و همکاران،2010).
اثرات منفی استرس تحصیلی شامل افسردگی، اضطراب و مشکلات رفتاری است که دانشآموزان و نوجوانان را تحت تاثیر قرار میدهد(دان و همکاران،2010). استرسهای گوناگون با تاثیر منفیای که بر مکانیسمهای مقابله فردی و اجتماعی شخص اعمال میکند باعث کاهش مقاومت فرد میگردد. در مطالعات متعدد تاثیر استرس بر بروز بیماریهای جسمی و روانی و اختلال در عملکرد و قدرت سازگاری به اثبات رسیده است. برای مثال استرس مربوط به فعالیتهای تحصیلی با نتایج منفی مختلفی از قبیل بهزیستی پایین(بیکر[20]، 2003، ارمسوی، سیلیملی و گنکوز[21]، 2005) و عملکرد تحصیلی ضعیف همراه میگردد(کلارک و ریکر[22]، 1986، لین و زیپا[23]، 1984، آکگان و سیاروشی،2003، استراترز ، پری و منز[24]، 2000؛ فلستن و ویلکاکس[25]، 1992).
مطالعات متعددی بر رابطهی بین استرس تحصیلی و عملکرد ضعیف تاکید دارد. بر این اساس، فلستن و ویلکاکس(1992) نشان دادند که بین سطوح استرس دانشجویان و عملکرد تحصیلی آنان، رابطه منفی و معناداری وجود دارد. در مطالعه دیگری که استراترز و همکاران (2000) گزارش کردند که سطوح استرس تحصیلی بالا با نمرات درسی پایین همراه است. در مجموع، نتایج یافتههای فوق بر اثر مخرب استرس تحصیلی بر عملکرد تحصیلی تاکید میکند. به علاوه سو و اوکازاکی(1990)، لی و لارسن(2000)، انگ و هان (2006) در تبیین تفاوت موجود در میزان استرس تحصیلی تجربه شده در میان دانشجویان آسیایی و غیرآسیایی بر نقش با اهمیت انتظارات و معیارهای والدین تاکید کردند. با توجه به اینکه در کشور ما ادامه تحصیل و ورود به دانشگاه موضوعی است که ذهن بسیاری را بهخود مشغول کرده است و این استرس بهویژه در دانشآموزان دوره دبیرستان به شکل پر رنگتری دیده میشود و با توجه به تاثیرات مخرب استرس تحصیلی بر سلامتروانی، بهزیستی، خشونت فیزیکی و حتی مشکلات تحولی(دان و همکاران،2010)،آموزش مدیریت استرس به روش شناختی رفتاری یک رویکرد چند وجهی است که طی آن تکنیکهایی از قبیل آرامش آموزی[26]، تنفس دیافراگمی[27]، مراقبه[28]، شناسایی افکار خودکار منفی[29]، تحریفهای شناختی[30]و بازسازی آن با جایگزین کردن افکار منطقی[31]، آموزش مقابله کارآمد، مدیریت خشم[32]و ابرازگری[33] به افراد آموزش داده میشود(آنتونی، ایرونسون و اشنایدرمن[34]، 2007). پژوهشهای متعدد اثربخشی مدیریت شناختی رفتاری استرس را در کاهش استرس پس آسیبی (باررا، مات، هافتین و تنگ[35]، 2013)، کاهش اختلال اضطراب(آرچ،آیرز، بیکر، المکو، دین و کراسک[36]، 2013)، کاهش استرس های شغلی پرستاران (اورلی، ریوکا، ریوکا و دوریت[37]، 2012) و ارتقائ پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دبیرستانی دختر (مقیم السلام، جعفری و حسینی، 2013) نشان دادهاند. لذا از نظر منطقی این انتظار نیز وجود دارد که مدیریت شناختی رفتاری استرس بتواند در کاهش استرس تحصیلی دانشآموزان نیز تاثیر گذار باشد. لذا پژوهش حاضر به بررسی این موضوع میپردازد که آیا مدیریت شناختی رفتاری استرس در کاهش استرس تحصیلیناشی از انتظارات شخصی و انتظارات والدین دانشآموزان موثر است؟
روش
طرح این پژوهش از نوع طرحهای آزمایشی با گروه کنترل، همراه با پیشآزمون و پسآزمون است.
جامعه، نمونه و روش نمونهگیری: جامعهی آماری این تحقیق شامل دانشآموزان دبیرستانی دختر شهر گمیشان بود که در سال تحصیلی92-93 مشغول به تحصیل بودند. تعداد جامعه حدود 674 نفر است. برای نمونهگیری از 250 دانشآموز دختر شهر گمیشان که به طور تصادفی انتخاب و پرسشنامه استرس تحصیلی ناشی از انتظارات شخصی و والدین را پاسخ دادند 85 نفر (براساس1 نمره بالاتر از انحراف میانگین) دارای سطح بالای استرس تحصیلی در نظر گرفته شدند، که با توجه به اینکه روش تحقیق آزمایشی است و در این روش حداقل نمونه برای هر زیر گروه 15 نفر می باشد (دلاور، 2009)، اما برای افزایش اعتبار و احتمال افت برای هر زیر گروه 27 دانشآموز در نظر گرفته شد. به این ترتیب که54 دانشآموز (27 نفر در گروه آزمایشی و 27 نفر در گروه کنترل) به صورت تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل انتساب شدند. ملاکهای ورود عبارت بودند از: 1- فقدان علائم بالینی و روان پزشکی(این دانشآموزان غیر از استرس مرتبط با مدرسه و تحصیل هیچ مشکل روان شناختی و جسمانی نداشتند) 2- دامنه سنی 15 الی 18 سال 3- دانشآموزان دختر در مقطع دبیرستان. پرسشنامه استرس تحصیلی ناشی از انتظارات شخصی و انتظارات والدین هم به عنوان یک معیار برای غربال در گام نخست و هم بهعنوان پیشآزمون مورد استفاده قرار گرفته است و گروه نمونه از بین افرادی انتخاب شدهاند که استرس تحصیلی ناشی از انتظارات شخصی و انتظارات والدین آنها یک انحراف معیار بالاتر از میانگین بوده است. گروه آزمایشی طی10 جلسه آموزش مدیریت شناختی-رفتاری استرس را دریافت کردند در حالیکه گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. در پایان پس آزمون برای هر دو گروه اجرا گردید. این برنامه را کارشناس ارشد مشاوره که در این زمینه آموزش دیده بود، در مدرسه اجرا کرد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه زیر استفاده شده است:
پرسشنامه استرس انتظارات تحصیلی(AESI)[38]: این پرسشنامه را آنگ و هوان (2006) برای ارزیابی منابع استرسزای تحصیلی نوجوانان تهیه کردهاند. این آزمون با 9 سوال دارای دو خرده آزمون استرس ناشی از انتظارات والدین/معلمان و استرس ناشی از انتظارات شخصی از خود است. سئوالهایی مانند «1- وقتی که نتوانم انتظارات والدینم را برآورده کنم، خودم را سرزنش میکنم. 2- وقتی که در مدرسه عملکرد خوبی ندارم، احساس میکنم معلمم را ناامید کردهام». مربوط به خرده آزمون استرس ناشی از انتظارات والدین/معلمان، و سئوال های «-وقتی که نتوانم درحد معیارهای خودم باشم، دچار استرس میشوم - وقتی در حد انتظارات خودم عمل نمیکنم، احساس میکنم عملکرد چندان خوبی نداشتم». به مؤلفه استرس ناشی از انتظارات شخصی مربوط است. سئوالها در یک طیف 5 درجهای پاسخ داده میشوند. که به صورت(هرگز، به ندرت، گاه گاهی، اغلب و بیشتر وقتها) میباشد. نمرات بالاتر به معنی استرس بالاتر محسوب میشود و بالعکس. آلفای کرونباخ برای این آزمون بین 74/0 تا 90/0 و اعتبار باز آزمایی دو هفته ای آن بین 77/0 تا 85/0 گزارش شده است، این مقیاس نمونه ایرانی بر روی دانشآموزان عادی و تیز هوش هنجاریابی شده است (میرشاهولد، 1992).
روش مداخله: برنامه آموزشی مدیریت استرس به شیوهشناختی-رفتاری (آنتونی و همکاران، 2007) شامل 10 جلسه 90 دقیقهای(هفتهای سه جلسه) در گروه آزمایشی اجرا شد: به طور کلی هر جلسه از دو بخش تشکیل میشود. بخش اول آموزش آرمیدگی و تمرین تکنیکهای آرمیدگی را دربرداشت و بخش دوم به آموزش تکنیکهای شناختی- رفتاری پرداخته که با مسائل مربوط به بهزیستی دانشآموزان مرتبط است. جلسات مداخله به صورت گروهی تشکیل گردیده که خلاصه محتوای هر جلسه در زیر آمده است:
جلسه اول: معارفه و شرح استرسورها و چگونگی پاسخ به آنها، آگاهی از تاثیرات جسمی استرس و پیامدهای احتمالی آن بر سلامت - آرمیدگی عضلانی برای 16 گروه عضلات.
جلسه دوم: استرس و آگاهی از تاثیر استرس بر هیجان، افکار و رفتار- آرمیدگی عضلانی برای 8 گروه عضلات
جلسه سوم: شرح ارتباط افکار و هیجانات. تنفس دیافراگمی، تصویرسازی و آرمیدگی عضلانی برای 4 گروه عضلات.
جلسه چهارم: شناسایی تفکر منفی و تحریفات شناختی و راهکارهای به چالش کشیدن آنها. تنفس، تصویرسازی و آرمیدگی عضلانی منفعل.
جلسه پنجم: جایگزینی افکار منطقی به جای افکار غیر منطقی و آموزش خودزاد برای احساس سنگینی و گرما.
جلسهششم: آموزش مقابلهکارآمد و آموزش خودزاد برای ضربان قلب، تنفس، شکم و پیشانی.
جلسه هفتم: اجرای پاسخهای مقابله کارامد و آموزش خود زاد همراه با تصویرسازی و خود القایی.
جلسه هشتم: آموزش مدیریت خشم و مراقبه مانترا.
جلسه نهم: آموزش ابرازگری در روابط بین فردی و مراقبه شمارش تنفس
جلسه دهم: شرح حمایت اجتماعی و آموزش تکنیک های حفظ و گسترش شبکه اجتماعی. مرور کلی برنامه و ایجاد برنامه مدیریت استرس شخصی
روش اجرا: روند ارائه مطالب در هر جلسه به این صورت بود که ابتدا مطالب جلسه قبل مرور میشد، سپس مطالب آموزشی همان جلسه ارائه میشد و در پایان مروری از مطالب جدید انجام میشد و تکالیف آموزشی مربوط ارائه میگردید. پس از پایان دوره نیز پسآزمون جهت تعیین میزان استرس تحصیلی در هر دو گروه اجرا شد.
نتایج
جدول1. آماره های توصیفی در مقیاس استرس انتظارات تحصیلی در مراحل پیش آزمون و پس آزمون
گروه |
مولفه ها |
پیشآزمون |
پسآزمون |
||
M |
SD |
M |
SD |
||
آزمایش |
انتظارات خود |
56/12 |
12/2 |
52/7 |
25/4 |
انتظارات دیگران |
37/13 |
33/3 |
44/9 |
19/5 |
|
کنترل |
انتظارات خود |
44/11 |
43/2 |
15/11 |
32/3 |
انتظارات دیگران |
59/14 |
41/3 |
81/13 |
12/3 |
از آزمون تحلیل کوواریانس عاملی جهت بررسی تفاوت بین دانشآموزان گروه آزمایشی و کنترل از نظر میزان استرس تحصیلی استفاده شد. نتایج آزمونBox`s M حاکی از آن بود که مفروضههمگنی ماتریس واریانس-کوواریانس تایید شد(05/0p>، 23/2=(486720،3)F). نتایج آزمون لون برای بررسی مفروضه همگنی واریانس گروهها نشان داد که در هر دو خرده مقیاس استرس ناشی از انتظارات دیگران (05/0>p،59/14=(52،1)F)، و استرس ناشی از انتظارات خود (05/0>p، 61/4=(52،1)F) دو گروه کنترل و آزمایش از نظر واریانس همگن نیستند، اما به دلیل برابری تعداد گروه های مورد مقایسه می توان نتایج را تفسیر کرد.
نتایج بررسی اثرات پیشآزمون روی پسآزمون استرس ناشی از انتظارات دیگران (37/0=2η،001/0p<، 40/14=(49،2)F)، اثرات پیشآزمون روی پسآزمون استرس ناشی از انتظارات خود (06/0=2η،05/0p>، 53/1=(49،2)F)، و متغیر گروه (آزمایشی و کنترل) روی ترکیب خطی خرده مقیاسهای استرس تحصیلی(23/0=2η،01/0p<، 49/7=(49،2)F) با استفاده از آزمون لامبدای ویلکز حاکی از وجود اثر معنادار بود.
جدول 2. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره برای مقایسه گروه آزمایشی و کنترل در خرده مقیاسهای استرس تحصیلی
منبع تغییرات |
خردهمقیاس |
df |
F |
P |
Eta |
استرس تحصیلی |
انتظارات دیگران |
50-1 |
56/11 |
001/0 |
19/0 |
انتظارات خود |
50-1 |
70/12 |
001/0 |
20/0 |
نتایج تحلیل کوواریانس با بررسی اثر گروه در هر یک از خرده مقیاسها با کنترل اثر پیشآزمون به عنوان عامل همپراش روی پسآزمون حاکی از آن بود که میزان استرس تحصیلی دانشآموزان گروه آزمایش بعد از شرکت در دوره آموزشی مهارتهای مقابله با استرس نسبت به دانشآموزان گروه کنترل، کاهش معناداری به لحاظ آماری در خرده مقیاسهای استرس ناشی از انتظارات دیگران(والدین و معلمان) و استرس ناشی از انتظارات خود نشان داده است(جدول 2). بنابراین میتوان نتیجه گرفت که برنامه آموزش مهارتهای شناختی رفتاری مدیریت استرس باعث تغییر در میزان استرس تحصیلی دانشآموزان در گروه آزمایش شده است.
بحث و نتیجه گیری
با ورود به دبیرستان مواد درسی هم از نظر حجم مطالب و هم از لحاظ پیچیدگی محتوای مطالبی که به دانشآموزان آموزش داده میشود در قیاس با مقطع راهنمایی بسیار سنگینتر است. این حجمبالا و سنگینی مطالب زمینه استرس تحصیلی را فراهم می کند. به علاوه این دانشآموزان آزمون کنکور را هم در برابر خود می بینند که می تواند مسیر آینده زندگی آنها را تعیین کند. موفقیت در کنکور بهعنوان اولین مرحله در راه رسیدن به تحصیلات عالی، میتواند تا حدی دستیابی به مشاغل و جایگاه اجتماعی قابل قبول را تسهیل کند و عدم موفقیت ممکن است برای دانشآموزان و خانوادههای آنها بهمنزله از دست دادن جایگاه اجتماعی، بیکاری و رفتن به سربازی (پسران) و ... در نظر گرفته شود. همه این عوامل موجب می شود که انتظارها برای موفقیت (هم به شکل انتظار دانشآموزان از خودشان و هم انتظارات و توقعات والدین در رابطه با وضعیت تحصیلی فرزندان) در تحصیل و مدرسه افزایش یابد. اگر چه وجود این انتظارها در حد معقول می تواند ترغیب کننده دانشآموزان به تلاش بیشتر در زمینه تحصیل بوده و عملکرد تحصیلی آنها را ارتقا دهد اما اگر این انتظارهای تحصیلی(هم انتظار خود و هم انتظارات والدین) از حدی فراتر رود موجب استرس در دانشآموزان میشود و عملکرد تحصیلی و سلامت روانی آنها را تحت تاثیر قرار میدهد. پژوهش حاضر به بررسی اثر بخشی مدیریت شناختی- رفتاری استرس بر استرس ناشی از انتظارات تحصیلی در دانشآموزان دبیرستانی پرداخته است. یافتهها نشان داد که مدیریت شناختی– رفتاری استرس کاهش نمرات استرس انتظارات تحصیلی گروه آزمایش را در مقایسه با گروه کنترل موجب شده است. پژوهشهای انجام شده در زمینه استرس انتظارات تحصیلی بسیار اندک است و در زمینه تاثیر مدیریت استرس بر استرس انتظارات تحصیلی دانشآموزان پژوهشی انجام نشده است اما نظر به اینکه مطالعات متعدد در مورد اثر بخشی مداخلات شناختی رفتاری را در کاهش افسردگی، اضطراب و استرس در گروههای مختلف انجام شده که امکان مقایسه نتایج را فراهم می آورد و نتایج این پژوهش را می توان با نتایج پژوهشهای مربوط به این متغیرها مقایسه نمود. نتایج پژوهش حاضر با یافتههای دیگر پژوهشها که تأثیر مدیریت شناختی-رفتاری استرس و درمانهای شناختی بر کاهش استرس، افسردگی و اضطراب(حبیبی، قنبری، خدایی و قنبری، 2013) کاهش پریشانی خلقی و استرس نیز کاهش تنش و اضطراب افراد (برین، گریتر، ورتنبرگر، دلانو، ویلکینسون، بریتباخ و همکاران[39]، 2012) را نشان دادهاند، در یک راستا قرار میگیرد. همچنین در پژوهشهای دیگر تاثیر مدیریت استرس بر ارتقای بهزیستی روانی، عاطفی و اجتماعی دانشجویان (قنبری، حبیبی و شمس الدینی، 2013) ارتقای بهزیستی روانی افراد (کالارد، اونی و بانی ول[40]، 2008) نشان داده شده است که با پژوهش حاضر هماهنگ است.
یافتهها بیانگر تاثیر مدیریت استرس بر کاهش استرس انتظارات تحصیلی در دانشآموزان است که این نتیجه را میتوان بر مبنای راهکارهای شناختی و رفتاری در نظر گرفته شده در مدیریت استرس تبیین کرد. راهبردهای رفتاری مدیریت استرس از قبیل تن آرامی و آرامش عضلانی تنش و اضطراب را کاهش میدهد، افراد علائم جسمانی مرتبط با استرس را شناسایی کرده و با تسلط یافتن در کسب آرامش که ناسازگار با تنش است(آزاد، 2001)، استرس و تنش ناشی از انتظارهای تحصیلی را کاهش میدهد. شناسایی افکار خودکار منفی و تحریفهای شناختی، جایگزین کردن افکار منطقی که در جلسات چهارم و پنجم آموزش داده میشود، نقش مهمی در ارزیابی منطقی استرسورها دارد. افراد یاد می گیرند که ارزیابی درستی از توانایی ها و استعدادهای تحصیلی خود داشته باشند و بر مبنای این ارزیابی صحیح، در رابطه با کسب موفقیتها در زمینه تحصیل انتظارهایی منطقی از خود داشته باشند. که وجود این انتظارهای منطقی میزان استرس تجربه شده کاهش یافته و در نتیجه احتمال موفقیت را بالا می برد.
آموزش مهارتهای مقابلهای (جلسات ششم و هفتم) به عنوان یکی دیگر از فنون مدیریت استرس افراد را قادر به مقابله سازگارانه میکند، طی آن افراد میآموزند که به جای درماندگی، انفعال و نشخوار فکری، در برابر انتظارها دیگران در زمینه مسائل تحصیلی به افزایش توانمندیهای خود و کاهش ملزومات موقعیت استرسزا(راهبرد مساله مدار) روی آورند. استفاده مناسب و بهینه از این راهبرد شیوهای موثرتر و کارآمدتر است که می تواند در تعدیل استرس های تحصیلی موثر گردد. همچنین وقتی افراد با استفاده از فنون رفتاری قادر به کاهش تنش و علائم جسمانی همراه استرس میشوند، احساس کنترل در آنها افزایش مییابد(آنتونی، ایرونسون و اشنایدرمن، 2007) افرادی که احساس کنترل بیشتری دارند، که وجود احساس کنترل موجب کاهش استرس میشود.
در مجموع، میتوان گفت که در برنامه مدیریت استرس مهارتهای آرمیدگی، تنفس دیافراگمی، آرامش عضلانی، مراقبه، شناسایی افکار خودکار منفی و تحریفهای شناختی، جایگزین کردن افکار منطقی، آموزش مقابله کارآمد، مدیریت خشم، و ابرازگری آموزش داده میشود (یورلینگر بونتکو[41]، 2005). این نوع آموزش باعثافزایش احساس کنترل، خود کارآمدی، عزت نفس، سازگاری و حمایت اجتماعی را به همراه دارد و مجموعه این عوامل به کاهش اضطراب، افسردگی و استرس میشود.
بر این اساس آموزش مهارتهای زندگی در حد عام (مدیریت زمان، مقابله با هیجانات منفی، مدیریت مسائل عاطفی، سبکهای مقابله سالم، مدیریتاسترس، افزایش اعتماد به نفس، روشهای ارتباطی سالم، مهارت حلمساله؛ مهارت سازگاری) برای والدین دانشآموزان، و مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری در حد خاص به دانشآموزان دبیرستانی، کارشناسان مرکز مشاوره، معرفی مراکز مشاوره به دانشآموزان و تسهیل مراجعه به آن، از مهمترین روشهای مقابله با استرس تحصیلی شناخته شدهاند.
جامعة آماری پژوهش (آزمودنیهای پژوهش ترکمن هستند)، محدودیتهایی را در زمینة تعمیم یافتهها به سایر گروههای قومی و فرهنگی مطرح میکند که باید در نظر گرفته شود. به علاوه، مشکلات احتمالی مربوط به اعتبار مقیاس استرس انتظارات تحصیلی و نمره برش معادل یک انحراف استاندارد بالای میانگین مورد استفاده در این پژوهش را که در مراحل مقدماتی قرار دارد، نباید از نظر دور داشت. برای بررسی دقیقتر چگونگی تاثیر مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر استرس انتظارات تحصیلی پیشنهاد میشود: تاثیر مولفههای شخصیتی، شیوههای فرزند پروری و سبکهای مقابله بر متغیر استرس انتظارات تحصیلی در تحقیقات بعدی کنترل یا مطالعه قرار گیرند؛ پروژه با آگاهی از محدودیتهای پژوهش حاضر و بر اساس دستورالعمل اجرایی در مدارس استانهای مختلف کشور به اجرا درآید؛ موازات شروع و اجرای طرح، اقدامات لازم در خصوص تغییر نگرش مسئولان و همگام کردن هر چه بیشتر آنها صورت پذیرد؛ دانشآموزان دبیرستانی تنها یکی از گروههایی هستند که تحت تاثیر استرس انتظارات تحصیلی هستند. دانشآموزان ابتدایی، راهنمایی و حتی دانشجویان دانشگاه هم دارای وضعیتی مشابه هستند، لذا پیشنهاد میگردد مداخلاتی از این قبیل بر روی این گروهها نیز اجرا شود.
[1]. Dunne, Sun, Nguyen, Truc, Loan & Dixon
[2]. Ang, Huan & Braman
[3]. Tan & Yates
[4]. Buchmann & Dalton
[5]. Trusty
[6]. Rumberger
[7]. Shek
[8]. Ang, Klassen, Chong, Huan, Wong, Yeo & Rawchuk
[9]. Ho & Yip
[10]. Michie, Glachan & Bray
[11]. Wong, Salili, Ho, Mak, Lai & Lam
[12]. Salili, Chiu & Lai
[13]. Chen & Stevenson
[14]. Goyette & Xie
[15]. Gadzella & Baloglu
[16]. Abouserie
[17]. Misra & Castillo
[18]. Klink, Byars-Winston & Bakken
[19]. Akgun & Ciarrochi
[20]. Baker
[21]. Eremsoy, Celimli & Gencoz
[22]. Clark & Rieker
[23]. Linn& Zeppa
[24]. Struthers, Perry & Menec
[25]. Felsten & Wilcox
[26]. relaxation
[27]. diaphragmatic
[28]. meditation
[29]. automatic thoughts
[30]. cognitive distortions
[31]. rational thoughts
[32]. anger management
[33]. assertion
[34]. Antoni, Ironson & schneiderman
[35]. Barrera, Mott, Hofstein & Teng
[36]. Arch, Ayers, Baker, Almklov, Dean & Craske
[37]. Orly, Rivka, Rivka & Dorit
[38]. Academic Expectations Stress Inventory
[39]. Bryan, Gartner, Wertenberger & Delano
[40]. Collard, Avny & Boniwe
[41]. Eurling-Bontekoe