نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 کارشناسی ارشد تحقیقات آموزشی دانشگاه شهید باهنر کرمان
2 کارشناسی ارشد روانشناسی، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجائی
3 استادیار روانشناسی، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجائی
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
The purpose of this study is to investigate the relationship between locus of control and self – esteem with creativity among students in Ardakan high schools. Among all high school students (N=1992), 322 students were selected. By using of stratified random sampling method (with propotional assignment). To collect the data, Abedi creativity, Cupersmith self-esteem and Rotter locus of control questionnaires were used. Because, they have high reliability and validity. The data were analyzed by means of questionnaires, descriptive statistics (e.g; frequency and percent), Inferential statistics (e.g; Pearson and Spearman correlation tests and Multiple linear Regression). The results revealed significant relationship between self- esteem and creativity students, but there is no significant relationship between external control and creativity of students.
مقدمه
خلاقیت چیزی متفاوت از تفکر انتقادی است و در ارتباطات، روابط عمومی و تبلیغات وجود خلاقیت احساس می شود (ماتیوز[1] ، 2011) . افراد خلاق، علاقه به ریسک نمودن دارند، محدودیتها و موانع را قبول نمی کنند و برای کارهای نا ممکن تلاش می کنند، این افراد از توانایی بالایی برای بهره گیری بهتر از امکانات محیط خود برای خلق چیزهای تازه، برخوردارند (استرنبرگ و ویلیامز[2]، 1997). بین جنسیت و نمرات خلاقیت ارتباطی وجود ندارد (المجالی[3] ، 2009؛ نیپ و گالدزلا[4]، 1990) ولی آنچه مسلم است مردان نسبت به زنان در کارهای خلاق انعطاف پذیرترند (بولن و تورانس[5]، 1978).
برای پرورش خلاقیت، ابتدا باید عزت نفس افراد را افزایش داد (کالیسچاک و سورپ[6]، 2002). به منظور پرورش خلاقیت، اکتفا به آموزش مناسب و برنامه ریزی برای ارتقای تفکر خلاق کافی نمی باشد، بلکه همواره باید به افراد کمک کرد تا بدین منظور، میزان خود پنداره و عزت نفس خود را افزایش دهند (آمابیل[7]، 1983). در این راستا پژوهش لاسونن[8] (1998) که به منظور نشان دادن چگونگی ارتباط عزت نفس با محیط اجتماعی و شکل گیری تفکر واگرا در دانش آموزان 13 تا 16 ساله بود، مشخص کرد در ساختارهای محیطی که میزان عزت نفس در آنها بالاست، موجب افزایش شکل گیری تفکر خلاق می شود. علاوه بر این هر چه روحیه نهراسیدن از شکست در دانش آموزان تقویت شود، امکان بروز خلاقیت در آنان افزایش چشمگیری می یابد (ماسوز ، 2011)، ولی کمرویی باعث کاهش خلاقیت می گردد (لوفتیک[9]، 2000). بنابراین عزت نفس امری ضروری برای خلاقیت است (اسچوکلا و سینها[10]، 1993؛ نریمانی و وحیدی، 1392).
روانشناسان معتقدند که افراد خلاق دارای منبع کنترل درونی هستند (چرچیل[11] ، 1976). منبع کنترل درونی اشاره به این مطلب دارد که فرد حوادث مثبت یا منفی را ناشی از نتایج تلاش و یا عدم تلاش خود می داند (آدن[12]، 1971؛ قنبری، قنبری، باقریان سرارودی و نادری لرجانی، 1392).
به طور کلی افراد در سنین مختلف، تمایل به نوع خاصی از منبع کنترل دارند، به عنوان مثال در مطالعاتی که برینک[13] (2004) انجام داد، مشخص گردید که اغلب افراد در اواخر دوران کودکی خویش به منبع کنترل بیرونی گرایش دارند و موفقیت و شکست خود را به شانس و دیگر عوامل خارج از کنترل فرد نسبت می دهند. نوع تربیت افراد به همراه نوع منبع کنترل نیز می تواند اثر قابل توجهی بر تفکر خلاق داشته باشد (المجالی، 2009)، که بدین منظور می توان با مداخله عوامل آموزشی، منبع کنترل درونی را بهبود بخشید (رافین دادی[14]، 2007). البته نوع منبع کنترل به شاد بودن و یا شاد نبودن افراد ارتباطی ندارد (سیندانه[15]، 2011).
بیشتر افرادی که دارای منبع کنترل درونی هستند از سطوح بالای خلاقیت مثل انعطاف پذیری و تازگی برخوردارند و این در حالیست که افراد با منبع کنترل بیرونی دارای خلاقیت پایینی هستند و از سطوح پایین خلاقیت مانند پیچیدگی بهره مند می باشند (گلور و ساتر[16]، 1976). نتایج تحقیق گیپ، ریچاردز، لویتف و اسپیکر[17] (1991) نیز نشان داد که معلمان با منبع کنترل درونی از تواناییهای فکری خلاق بیشتری در هنگام تدریس برخوردارند، بنابراین تدریس موثر و موفقتری دارند که این خود، یکی از عوامل اصلی در موفقیت تحصیلی دانشآموزان میباشد. همچنین با استفاده از وسایل چند رسانهای در کلاس درس میتوان خلاقیت و نوآوری را در حل مشکلات افزایش داد و ارتباطات اجتماعی را در بین دانشآموزان بهبود بخشید (هلنبک و هلنبک[18]، 2009). هر چند خلاقیت تأثیر چندانی بر پیشرفت تحصیلی ندارد (ماتیوز، 2011)، اما منبع کنترل و عزت نفس تأثیر بسزایی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد (شباز[19]، 2007).
منبع کنترل درونی می تواند میزان عزت نفس را پیش بینی کند (مک سینگا و نمتی[20] ، 2012) و میزان عزت نفس، تفکر واگرا را در گروههای سنی پیش بینی می کند (جکویش و ریپل[21]، 1981).
افراد برخوردار از عزت نفس بالا و منبع کنترل درونی، از وضعیت سلامتی بهتری برخوردارند (سوینی[22]، 2002) و این افراد کمتر سراغ خودکشی می روند (مارتین، ریچاردسون، برگن، روجر و آلیسون[23] 2005). منبع کنترل و عزت نفس به طور مشترک، میزان ناامیدی و سرخوردگی در افراد را پیش بینی می کنند (آرگانداده و ایتوآ[24]، 2010)، و توجه به این نکته قابل تأمل است که عزت نفس و منبع کنترل از محیط جغرافیایی، نژاد و سن افراد تأثیر می پذیرند (شباز، 2007).
گالبریس و الکساندر[25] (2005) با بررسی راه حلهای متمرکز بر روی یک گروه از دانش آموزان ابتدایی توانست میزان عزت نفس آنان را بهبود بخشد و همچنین منبع کنترلشان را درونی کند که با این کار نمرات خواندن این دانش آموزان افزایش چشمگیری داشت.
عزت نفس از جمله عوامل سازنده اعتماد به نفس، در هر فرد می باشد (مایرس، ویلز و ویالبا[26] ، 2011) و بر اساس تحقیقات انجام گرفته پسران ظاهراً اعتماد به نفس بالاتری نسبت به دختران دارند (راتان، کنگ، تاکور و پاردی[27] ، 2006). به طور کلی، مردان عزت نفسشان بیشتر از نوع شخصی است، در حالی که در میان زنان عزت نفس بیشتر از نوع اجتماعی می باشد (پنسودا، آباد، فرانسیز و هیلز [28]، 2008).اعتماد به نفس، بروز رفتار قاطعانه را افزایش می دهد، در همین راستا، نتایج بررسی باندیرا، کوآگلیا، باچتی، فریرا و سوزا [29] (2005) نشان داد که افراد دارای رفتار قاطعانه، از منبع کنترل درونی و عزت نفس بالایی برخوردارند.
میزان رضایت فرد از زیبایی و خوش تیپی بدن خویش، نقش بسزایی در افزایش روابط اجتماعی و جلوگیری از افسردگی دارد، از جمله عوامل اصلی نارضایتی افراد جامعه بخصوص زنان از زیبایی خود، عزت نفس پایین و منبع کنترل بیرونی می باشد (آلساندرا و ایوانکا[30]، 2002).
مک سینگا و نمتی (2012) با انجام تحقیقات خود به این نتیجه رسید که دانش آموزانی که عزت نفس بالایی دارند از منبع کنترل درونی برخوردارند. همچنین نتایج تحقیقات اسلاتر[31] (2009) و سوینی (2002) نشان داد که رابطه مثبت و معنی داری بین منبع کنترل درونی و عزت نفس وجود دارد. در تحقیقات آرگانداده و ایتوآ (2010) نیز مشخص شد که بین عزت نفس و منبع کنترل رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد. در تحقیق کاون کیگلو و گرین هوس[32] (1978)، معلوم گردید که دانشجویان موفق از منبع کنترل درونی و دانشجویان ناموفق بیشتر از منبع کنترل بیرونی برخوردار هستند.
پژوهشهای هاتز و کول[33] (1997) ، چرچیل (1976) و آدن (1971) نشان می دهد که بین منبع کنترل درونی و خلاقیت رابطه معنادار وجود دارد ولی در تحقیقات سیندانه (2011) و بولن و تورانس (1978) مشخص شد که هیچ گونه ارتباط معناداری بین منبع کنترل و خلاقیت وجود ندارد. همچنین نتایج پژوهش نیپ و گالدزلا (1990) از همبستگی منفی بین منبع کنترل بیرونی و سطوح خلاقیت خبر می دهد.
در تحقیقات مک دونالد و بیگلو[34] (2010)، لوفتیک (2000) ، استنرنبرگ و ویلیامز (1997) ، کمپل، داوید و وانگ[35] (1996)، اسچوکلا و سینها (1993) و گلداسمیت و ماترلی[36] (1987) مشخص شد که ارتباط معناداری بین عزت نفس و خلاقیت وجود دارد.
به طور کلی با توجه به نتایج تحقیقات انجام شده، بین منبع کنترل درونی و خلاقیت رابطه معنادار وجود دارد ولی بین منبع کنترل بیرونی و خلاقیت رابطه معنادار و به صورت منفی وجود دارد. همچنین بین عزت نفس و خلاقیت رابطه معنادار وجود دارد.
در ارتباط با اهمیت خلاقیت، توجه به این موضوع کافی است که عالیترین هدف تعلیم و تربیت در تمام سطوح تحصیلی، ایجاد توانایی خلاقیت در دانشآموزان میباشد و اگر در مدارس اطلاعات به صورت حاضر و آماده در اختیار دانشآموزان قرار بگیرد، باعث میشود که هیچ انگیزهای وجود نداشته باشد تا دانشآموزان، دست به خلاقیت و آفرینندگی بزنند. بدون تردید برای ایجاد و افزایش خلاقیت، باید در ابتدا، عزت نفس دانشآموزان را افزایش داد و سپس این باور را درآنها ایجاد کرد که عامل اصلی شکست و پیروزی در کارها خودشان هستند.
با توجه به آنچه گفته شد تحقیق حاضر به دنبال بررسی کردن رابطه منبع کنترل و عزت نفس با خلاقیت در دانشآموزان دبیرستان میباشد.
تحقیق موجود، به روش توصیفی و همبستگی است، لذا محقق، فقط به ارزیابی چند متغیر موجود در شرایط طبیعی پرداخته و از انجام هر گونه دستکاری و کنترل خودداری نموده است.
جامعه، نمونه و روش نمونه گیری: در پژوهش حاضر، جامعه آماری، شامل 1992 دانشآموز مشغول به تحصیل، در پایههای اول، دوم و سوم دبیرستانهای دولتی دخترانه و پسرانه شهر اردکان، در سال تحصیلی 86-1385 میباشد. حجم نمونه، از طریق محاسبه فرمول آماری به کار گرفته شده در جدول مورگان، 322 نفر برآورد شد. در این پژوهش، از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای (با تخصیص متناسب)، استفاده شده است، حجم نمونهگیری، برای تمامی کلاسهای موجود در دبیرستانهای شهر اردکان، بر اساس جنسیت، پایه تحصیلی، متناسب با حجم جامعه تعیین گردید، و پس از تعیین حجم نمونه گیری برای هر کلاس، تعداد تعیین شده به صورت تصادفی از هر کلاس، انتخاب شد. به منظور جمعآوری دادهها از پرسشنامههای زیر استفاده شد:
الف) پرسشنامه خلاقیت عابدی: عابدی (دائمی و مقیمی بارفروش، 1383) در سال 1363 بر پایه تئوری و تعریف تورنس از خلاقیت، یک آزمون 75 سوالی، برای اندازهگیری خلاقیت ساخت. در سال 1986، عابدی در دانشگاه کالیفرنیا، این آزمون را از نو طراحی نموده و بارها، مورد تجدید نظر قرار داد. فرم کنونی پرسشنامه که در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است در سال 1992 توسط عابدی و گروهی از استادان دانشگاه کالیفرنیا ساخته شد. پرسشنامه خلاقیت عابدی، دارای 60 ماده میباشد، که به چهار خرده طبقه سیالی، ابتکار، انعطافپذیری و بسط تقسیم میشود. اگر نمره فرد یک انحراف معیار، بالاتر از میانگین نمرات کل افراد آزمودنی باشد، دارای خلاقیت بالا و اگر یک انحراف معیار، پایینتر باشد، دارای خلاقیت پائین، و اگر بین این دو انحراف استاندارد باشد، دارای خلاقیت متوسط میباشد. آزمون توسط خود عابدی بر روی 650 نفر از دانشآموزان پایه سوم راهنمایی، در تهران اجرا شد. ضریب پایایی بخشهای سیالی، ابتکار، انعطافپذیری و بسط، که از طریق بازآزمایی بدست آمده است به ترتیب 85/0، 82/0، 84/0 و 80/0 بوده است. عابدی در بررسی روایی آزمون، بر روی 200 نفر از همین دانشآموزان، آزمون خلاقیت تورنس، اجرا کرد، که از آزمون تورنس به عنوان شاخص روایی، همزمان استفاده شد، ضریب همبستگی بین نمره کل آزمون جدید و نمره کل آزمون تورنس معادل 46/0 بهدست آمد.
ب) پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت[37]: کوپراسمیت[38] در سال 1967، مقیاس عزت نفس خود را بر اساس تجدید نظر بر روی مقیاس راجرز دیموند[39]، تهیه و تدوین کرد. این مقیاس دارای 58 ماده است، که 8 مادة آن دروغ سنج است. این مقیاس، 50 مادهای، به 4 خرده طبقه عزت نفس اجتماعی (همسالان)، عزت نفس خانوادگی (والدین)، عزت نفس تحصیلی (آموزشگاه) و عزت نفس کلی(شخصی) تقسیم میشود. اگر فردی نمره کمتر از میانگین (25) بیاورد، دارای عزت نفس پائین و اگر نمره بالاتر از میانگین بیاورد، دارای عزت نفس بالا میباشد(کوپراسمیت، 1967). کوپراسمیت (1990) ضرایب بازآزمایی این آزمون، بعد از 35 روز 88/0 و بعد از سه سال 70/0 گزارش کردند. رستگاری (1383) در پژوهشی که بر روی 370 دانشآموز پسر و دختر پایه سوم مدارس راهنمایی دولتی نواحی یک و دو شهر یزد انجام داد، ضریب پایایی 77/0 را با استفاده از روش همسانی درونی (آلفا کرنباخ) به دست آورد. در پژوهش شکرکن و نیسی (به نقل از رستگاری، 1383)، که بر روی 360 دانشآموز سال اول تا سوم دبیرستانهای شهرستان نجف آباد صورت گرفت، ضریب روایی که از طریق همبستهکردن نمرههای آزمون عزت نفس کوپر اسمیت، با معدل آخر سال دانشآموزان مذکور محاسبه شد، که برای پسران و دختران، به ترتیب 69/0 و 71/0 در سطح 01/0 معنیداری، به دست آمد.
ج) پرسشنامه (مقیاس) منبع کنترل راتر[40]:این آزمون توسط راتر[41] در سال 1966، برای ارزیابی انتظارات تعمیم یافته فرد، در زمینه کنترل درونی یا بیرونی تقویت، تهیه گردیده است، در ساختن این وسیله اندازهگیری، از نظریه یادگیری اجتماعی، به عنوان چهارچوب نظری استفاده شده است. این مقیاس، یک پرسشنامه 29 مادهای است که هر ماده دارای دو جمله به صورت (A) و (B) میباشد، که در یکی مقیاس کنترل درونی، و در دیگری مقیاس کنترل بیرونی، قراردارد، 6 ماده از 29 ماده به صورت خنثی میباشد، که برای پوشیده نگه داشتن منظور پرسشنامه، از آزمودنی بکار برده شده است. نمرهگذاری این آزمون با شمارش جوابهای کنترل درونی از 23 ماده میباشد، که نمره 9 یا بالاتر نشانه منبع کنترل بیرونی، و نمره کمتر از 9 نشانه منبع کنترل درونی است (واینر[42]، 1984). در مطالعات راتر (1966؛ به نقل از واینر، 1984) میزان ضریب بازآزمایی بین 40/0 تا 83/0 گزارش شده است. صبوری مقدم (به نقل از یاریاری، مرادی و یحیی زاده، 1386) در سال 1372 ضریب پایایی مقیاس راتر را با استفاده از روش تصنیف حدود 81/0 به دست آورده است. موفق (به نقل از یاریاری و همکاران، 1386) در سال 1375 با هنجاریابی مقیاس منبع کنترل راتر بر روی دانش آموزان دبیرستانهای شهر مشهد، روایی این مقیاس را با استفاده از روایی ملاک هم زمان با منبع کنترل نویکی استریکلندر به عنوان ملاک، 39/0 به دست آورد.
روش اجرا: برای جمعآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه، با گرفتن معرفی نامه از دانشگاه، به اداره آموزش و پرورش شهرستان اردکان مراجعه کرده، و پس از کسب اجازه، برای اجرای پرسشنامه، در دبیرستانهای سطح شهر، پرسشنامهها در بین دانشآموزانی که با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای(با تخصیص متناسب)، انتخاب شدهاند، توزیع گردید و سپس پرسشنامهها جمعآوری شده و بر روی آنها تحلیل آماری انجام گرفت.
نتایج
در این تحقیق، دادهها با استفاده از پرسشنامههای خلاقیت عابدی، عزت نفس کوپر اسمیت و منبع کنترل راتر و با بکارگیری آزمونهای همبستگی پیرسون[43] و اسپیرمن[44] و رگرسیون خطی چندگانه[45]، رابطه بین منبع کنترل، عزت نفس با خلاقیت دانشآموزان بررسی گردید.
همانطوری که در جدول 1 ملاحظه میگردد با در نظر گرفتن ضریب همبستگی و حجم نمونه (322 = n)، چون pـ مقدار محاسبه شده در هر دو آزمون، کمتر از سطح معنیداری 05/0 = α است، لذا در این سطح، H0 رد میشود و این بدان معنی است که بین عزت نفس و خلاقیت دانشآموزان، رابطه معنیداری وجود دارد.
همچنین با در نظر گرفتن ضریب همبستگی و حجم نمونه (322 = n)، چون pـمقدار محاسبه شده در هر دو آزمون، کمتر از سطح معنیداری 05/0= αنیست، لذا در این سطح، H0 رد نمیشود و این بدان معنی است که بین منبع کنترل (بیرونی) و خلاقیت دانشآموزان، رابطه معنیداری وجود ندارد[46].
جدول 1. آمارههای آزمون همبستگی عزت نفس و خلاقیت و همبستگی منبع کنترل و خلاقیت
آزمون متغیر |
پیرسون |
اسپیرمن |
||
R |
pـمقدار |
rs |
pـمقدار |
|
عزت نفس و خلاقیت |
356/0 |
000/0 |
348/0 |
000/0 |
منبع کنترل و خلاقیت |
062/0- |
264/0 |
081/0- |
147/0 |
همانطوری که در جدول تحلیل واریانس رگرسیونی، چون pـ مقدار محاسبه شده در آزمون، کمتر از سطح معنیداری 05/0 = αاست، لذا در این سطح، H0 رد میشود، یعنی مدل رگرسیون خطی، معنیدار است، و در نتیجه حداقل یکی از دو متغیر (منبع کنترل و عزت نفس)، با خلاقیت، رابطه خطی معنیدار دارد. اما با توجه به مقادیر کوچک R2 و به خصوص R2 تعدیل شده، این رابطه ضعیف میباشد.
جدول 2 . تحلیل واریانس رگرسیونی
pـمقدار |
F |
R2adj |
R2 |
درجه آزادی |
مجموع مربعات |
منبع تغییرات |
000/0 |
404/23 |
122/0 |
128/0 |
2 |
16/7216 |
رگرسیون |
319 |
10/49179 |
باقیمانده |
||||
321 |
26/56395 |
جمع |
نرمال بودن خطاها، با آزمون کلموگروف ـ اسمیرنوف[47] انجام شده است. چون pـمقدار محاسبه شده (200/0) از سطح معنیداری 05/0= α بزرگتر میباشد، لذا دلیلی وجود ندارد که بتوان نرمال بودن را رد کرد. با توجه به اینکه مقدار آماره دوربین ـ واتسون[48] (957/1 = D) در فاصله 5/1 تا 5/2 قرار دارد، لذا خطاها ناهمبستهاند.
با توجه به خطی بودن رابطه بین متغیرهای پیشبین (منبع کنترل و عزت نفس) و متغیر ملاک (خلاقیت)، و همچنین شرایط اعتبار مدل، نتایج برآورد مدل معنیدار، در قالب جدول ضرایب رگرسیون ارائه میشود. با توجه به pـمقدارهای محاسبه شده، در سطح معنیداری 05/0، بین عزت نفس با خلاقیت، رابطه وجود دارد (جدول 3).
جدول 3 . ضرایب رگرسیون
pـمقدار |
آماره t |
خطای معیار |
B |
متغیر |
000/0 |
351/23 |
711/4 |
011/110 |
ثابت |
001/0 |
737/6 |
092/0 |
617/0 |
نمره عزت نفس |
462/0 |
737/0- |
298/0 |
219/0- |
نمره منبع کنترل |
معادله رگرسیون، با توجه به ضرایب بهدست آمده، بهصورت زیر است :
(نمره منبع کنترل)219/0 - (نمره عزت نفس) 617/0 + 011/110 = نمره خلاقیت
بحث و نتیجهگیری
در تحقیق حاضر، که بر روی دانشآموزان دبیرستان انجام گرفت، نشان میدهد که بین عزت نفس و خلاقیت، رابطه معنیداری وجود دارد، ولی بین منبع کنترل (بیرونی) و خلاقیت، رابطه معنیداری وجود ندارد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که از روی میزان عزت نفس دانشآموزان میتوان میزان خلاقیت شان را پیشبینی کرد، اما در مورد منبع کنترل نمی توان با قاطعیت چنین نتیجهای گرفت.
نتیجه رابطه معنیداری بین عزت نفس و خلاقیت در پژوهش حاضر، با یافته های تحقیقات مک دونالد و بیگلو (2010)، لوفتیک (2000) ، استنرنبرگ و ویلیامز (1997)، کمپل و همکاران (1996)، اسچوکلا و سینها (1993) و گلداسمیت و ماترلی (1987)، که بیانگر ارتباط مثبت و معناداری بین عزت نفس و خلاقیت وجود دارد، همخوانی دارد.
نتایج پژوهش نیپ و گالدزلا (1990) که مشخص می کند بین منبع کنترل (بیرونی) و خلاقیت دانشآموزان، رابطه معنیداری وجود ندارد، با یافته های پژوهش حاضر همخوانی دارد.
پژوهشهای هاتز وکول (1997)، چرچیل (1976) و آدن (1971) نشان دهنده وجود رابطه معنادار بین منبع کنترل درونی و خلاقیت است، ممکن است با یافته های پژوهش حاضر همخوانی داشته باشد.
ولی یافتههای تحقیقات سیندانه (2011) و بولن و تورانس (1978) که از عدم ارتباط معناداری بین منبع کنترل و خلاقیت صحبت میکند، با یافتههای پژوهش حاضر همخوانی ندارد.
نتایج پژوهشهای مک سینگا و نمتی (2012)، آرگانداده و ایتوآ (2010)، اسلاتر (2009) و سوینی (2002) که بیان میکند رابطه مثبت و معنی داری بین منبع کنترل درونی و عزت نفس وجود دارد، ممکن است با یافتههای پژوهش حاضر همخوانی داشته باشد.
یافتههای تحقیق کاون کیگلو و گرین هوس (1978)، که نشان میدهد دانشجویان موفق از منبع کنترل درونی و دانشجویان ناموفق بیشتر از منبع کنترل بیرونی برخوردار هستند، ممکن است با یافتههای پژوهش حاضر همخوانی داشته باشد.
با توجه به نتایج این پژوهش و پژوهشهای مشابه، سه متغیر خلاقیت، عزت نفس و منبع کنترل، در شخصیتپذیری افراد جامعه بسیار مؤثر میباشد و از آنجا که مراکز آموزشی، سهم عمده پروش افراد جامعه را بر عهده دارد، لازم است که در سطوح مختلف آموزشی، به این امر توجه بیشتری بشود و اهداف آموزش و پرورش ایران به سوی پرورش و بروز استعدادهای خلاق و بالا بردن عزت نفس و همچنین درونی کردن منبع کنترل، سوق داده شود.
برای رشد خلاقیت افراد میتوان گفت که به جهت تعاملی بین خلاقیت و منبع کنترل در این مطالعه به دست آمد، نظام آموزش و پرورش، مسؤولان و دانشگاهها، والدین و مربیان شیوههایی در تعلیم و تربیت به کار برند که به تقویت منبع کنترل درونی آنها بیانجامد.
با توجه به یافتههای پژوهش میتوان گفت که باید در تعلیم و تربیت افراد تا حد امکان تقویت کنندههای بیرونی که موجب انگیزش بیرونی میشود کمتر استفاده شود تا زمینه برای انجام تقویت کنندههای درونی و انگیزش درونی آماده شود. چنانچه دانشآموز برای انجام فعالیتهایش، توجیهات بیرونی نداشته باشد، سعی میکند که به انگیزه های درونی و ارزشمند دانستن فعالیت ها بپردازد و این موجب تضعیف منبع کنترل بیرونی و تقویت منبع کنترل درونی میشود(رشیدی و شهرآرای، 1387).
بدون شک سازمانها و نهادهای دیگر جامعه، مانند صدا و سیما، سازمان ارشاد و تبلیغات و آموزش عالی، میتوانند، با تجدید نظرهایی در برنامههایشان راهبردهای مناسبی را برای کمک به سیستم آموزش و پرورش در این امر خطیر، داشته باشند.
به محققین آینده، پیشنهاد میگردد تا در موارد زیر به تحقیق و پژوهش بپردازند:
[1]. Matthews
[2]. Sternberg & Williams
[3]. Almajali
[4]. Kneipp & Gadzella
[5]. Bolen &Torrance
[6]. Kalischuk & Thorpe
[7]. Amabile
[8]. Laasonen
[9]. Luftig
[10]. Schukla & Sinha
[11]. Churchill
[12]. Oden
[13]. Brink
[14]. Rafindadi
[15]. Sindane
[16]. Glover & Sautter
9. Gipe, Richards, Levitov & Speaker
[18]. Hollenbeck & Hollenbeck
[19]. Shabazz
[20]. Macsinga & Nemeti
[21]. Jaquish & Ripple
[22]. Swinney
[23]. Martin, Richardson, Bergen, Roeger & Allison
[24]. Arogundade & Itua
[25]. Galbraith & Alexander
[26]. Myers, Willse & Villalba
[27]. Rattan, Kang, Thakur & Parthi
[28]. Ponsoda, Abad, Francis & Hills
[29]. Bandeira, Quaglia, Bachetti, Ferreira & Souza
[30]. Alessandra & Ivanka
3. Slaughter
[32]. Kovenkioglu & Greenhaus
[34]. Mac Donald & Bigelow
[35]. Kemple, David & Wang
[36]. Goldsmith & Matherly
[37]. Coopersmit's Self-esteem Inventory
[38]. Coopersmit
[39]. Rogers Dimaund
[40]. Rotter's Locus of Control Scale
[41]. Rotter
[42]. Weiner
[43]. Pearson
[44]. Spearman
[45]. Multiple Linear Regression
1- در اینجا، باید توجه داشت، که با افزایش نمره آزمون منبع کنترل، گرایش به منبع کنترل بیرونی، افزایش مییابد، و به همین دلیل، بین منبع کنترل (بیرونی) و خلاقیت دانشآموزان، رابطه معنیداری وجود ندارد.
[47]. Kolomogorov - Smirnov Test
[48]. Durbin - Watson