Document Type : Research Paper
Authors
1 Assistant Professor, University of Mohaghegh Ardabili
2 M.A. in Psychology and Education of Exceptional Children , University of Alame Tabatabaee
Abstract
Keywords
مقدمه
اضطراب[1] وجه لاینفک زندگی انسان است. امّا، همین امر میتواند تیغ دو لبهی سازشیافتگی یا سازشنایافتگی آدمی تلقی شود. با آن که بدون اضطراب نمیتوان زندگی انسان را تصور کرد، امّا در مورد وجه مرضی آن نیز تلاشهای زیادی برای درمان صورت میگیرد و زمان و هزینههای زیادی برای افراد به دنبال دارد (سادوک و سادوک[2]، 2001؛ ترجمهی پورافکاری، 1390). اضطراب امتحان[3] یکی از انواع اضطراب مدرسه است، که به عنوان یک پدیدهی مهم و متداول آموزشی، رابطهی تنگاتنگی با عملکرد و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دارد. این اضطراب یکی از متغیرهای شناختی- هیجانی بسیار مهمی است که پژوهشهای زیادی را به خود اختصاص داده است (هیل و ویگفیلد[4]، 1984). براساس گزارش انجمن اضطراب امتحان آمریکا[5] (2010)، شیوع اضطراب امتحان شدید در بین دانشآموزان دبیرستانی تقریباً 15 الی 20 درصد است. این دانشآموزان از عملکرد پایین در امتحان، مشکل در درک و فهم آموزشها، و عملکرد ضعیف در سایر زمینهها، رنج میبرند (به نقلِ هاریسون[6]، 2011). در واقع اضطراب امتحان پدیدهی گستردهای است که با عملکرد مختل در امتحانات تحصیلی همراه است و میتوان آن را رایجترین و پایدارترین ترس در میان دانشآموزان دانست (گانزنمولر[7]، 2006؛ اورباخ، لندسلی، و گری[8]، 2007). اضطراب امتحان به واسطهی بیم، هراس و نشخوار ذهنی از طریق شکست بالقوهای که در خلال موقعیّت امتحان تجربه میشود و ترس از ارزیابی منفی در حیطهی تحصیلی مشخص میگردد (هال[9]، 2005؛ لاوسون[10]، 2006). زلُمک[11] (2007) اضطراب امتحان را الگوی ترسی خاص و متمرکز در پاسخ به موقعیّت ارزیابی عملکرد دانشآموز میداند. دانشآموزان دارای اضطراب امتحان بالا، نسبت به دانشآموزان کمتر مضطرب، تمایل ضعیفتری برای انجام تکلیف و امتحان دارند. آنها توجه خود را به فعالیّتهای نامربوط به تکلیف، اشتغال فکری همراه با نگرانی، انتقاد از خود و نگرانیهای جسمانی نموده و در نتیجه توجه کمتری به کوششهای تکلیفمحور دارند؛ که این امر سبب کاهش عملکرد آنان میشود (واین[12]، 1980؛ به نقل از لاوسون، 2006).
تاکنون روشهای مختلفی برای درمان اضطراب امتحان بهکار گرفته شده است که از آن جمله میتوان به بازخورد زیستی، آموزش تنآرامی، حساسیتزدایی منظم، مدیریت اضطراب، سرمشقگیری، آموزش شناختی-توجهی، اصلاح رفتاری-شناختی، آموزش مهارتهای مطالعه، و ...، اشاره نمود. ارگن[13] (2003) در مطالعهای به این نتیجه رسیده است که از موثرترین مداخلهها در زمینهی اضطراب امتحان، ترکیبی از رویکردهای رفتاری یا شناختی همراه با رویکردهای مهارتآموزی است. نتایج حاصل از برخی پژوهشها و مطالعات فراتحلیلها نیز در دو دههی اخیر نشان داده است که مداخلات شناختی-رفتاری به دلیل تأثیری که روی کاهش هر دو مولّفهی نگرانی و هیجانپذیری اضطراب و افزایش عملکرد تحصیلی داشتهاند، حمایتهای تجربی قوی دریافت کردهاند (ابوالقاسمی، مهرابیزادههنرمند، نجاریان، و شکرکن، 1383؛ بیابانگرد، 1386). مداخلات مبتنی بر ذهنآگاهی به عنوان یکی از درمانهای شناختی ـ رفتاری نسل سوّم قلمداد میشود. ذهنآگاهی شکلی از مراقبه است (اوست[14]، 2008) که کابات ـ زین[15] (2003) آن را توجه کردن به شیوهای خاص، هدفمند، در زمان کنونی و بدون قضاوت و پیشداوری تعریف کرده است. در دو دههی اخیر تعداد زیادی از مداخلات و درمانهای مبتنی بر ذهنآگاهی ظهور کرده است (بائر[16]، 2006)، که از آن جمله میتوان به دو روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی[17] کابات ـ زین (1990) و شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی[18] سگال، ویلیامز، و تیزدل[19] (2002) اشاره کرد که روی تمرینهای نشستن، مراقبهی قدم زدن و برخی تمرینهای یوگا تأکید میکنند. فنون ذهنآگاهی در افزایش آرامبخشی عضلانی و کاهش نگرانی، استرس و اضطراب موثر است (کابات ـ زین، 2003). به نظر میرسد که مکانیسم اصلی ذهنآگاهی خودکنترلی توجه باشد، چرا که متمرکز کردن مکرر توجه روی یک محرک خنثی مثل تنفس، یک محیط توجهی مناسب به وجود میآورد (سمپل، رید، و میلر[20]، 2005). آموزش ذهنآگاهی کاهش نشانههای اضطراب و افسردگی را به دنبال دارد (اونس، فراندو، فیندلر، استوول، اسمارت، و هاگلین[21]، به نقل از نریمانی، آریاپوران، ابوالقاسمی و احدی، 1391).
چندین مطالعه به بررسی اثربخشی مداخلات و تکنیکهای مبتنی بر ذهنآگاهی و مهارتهای مطالعه روی اضطراب امتحان پرداختهاند که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد: لیندن[22] (1973) در پژوهشی تحت عنوان «تأثیر تمرین مراقبه روی اضطراب امتحان و پیشرفت خواندن دانشآموزان»، به این نتیجه رسید که مراقبهی ذهنآگاهانه در کاهش اضطراب امتحان و افزایش پیشرفت تحصیلی دانشآموزان تأثیر معناداری دارد. فراندو[23] (2005) در پژوهشی تحت عنوان «استفاده از شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی در کاهش اضطراب»، به این نتیجه رسید که شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی در کاهش اضطراب صفت دانشجویان تأثیر معناداری دارد. پترنیتی[24] (2007) در پژوهشی تحت عنوان «مقایسهی اثربخشی برنامهی مبتنی بر ذهنآگاهی با مهارتهای مطالعه در درمان اضطراب امتحان دانشجویان»، به این نتیجه رسید که هر دو روش در کاهش اضطراب امتحان موثر است، امّا شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی اثربخشی معنادار بیشتری نسبت به آموزش مهارتهای مطالعه در کاهش اضطراب امتحان داشت. بوشماین، هاتچینز و پترسون[25] (2008) در پژوهشی تحت عنوان «تأثیر ذهنآگاهی بر کاهش اضطراب امتحان، افزایش مهارتهای اجتماعی و عملکرد تحصیلی»، که روی 34 نفر از افراد مبتلا به اضطراب امتحان و ناتوانی یادگیری به مدّت پنج هفته به روش شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی انجام داد، به این نتیجه رسید که این درمان علاوه بر بهبود عملکرد دانشگاهی و افزایش مهارتهای اجتماعی منجر به کاهش اضطراب امتحان و اضطراب حالت-صفت شد. کدایی (1385) در پژوهشی تحت عنوان «مقایسهی اثربخشی درمان چندوجهی لازاروس و آموزش مهارتهای مطالعه بر کاهش اضطراب امتحان دانشآموزان پسر»، به این نتیجه دست یافت که هر دو روش در کاهش اضطراب امتحان اثربخش میباشند و تفاوتی بین دو روش از لحاظ اثربخشی وجود ندارد. صبحیقراملکی (1385) در پژوهشی تحت عنوان «بررسی اثربخشی شناختدرمانی و آموزش مهارتهای مطالعه در کاهش اضطراب امتحان و افزایش عملکرد تحصیلی با توجه به مولّفههای شخصیّتی» به این نتیجه رسید که هر دو روش شناختدرمانی و آموزش مهارتهای مطالعه در کاهش اضطراب امتحان دانشجویان موثر است. حقانی (1386) در پژوهشی تحت عنوان «بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر کاهش اضطراب امتحان دانشآموزان پسر پیشدانشگاهی» به این نتیجه رسید که آموزش این راهبردها باعث کاهش اضطراب امتحان دانشآموزان میشود. مطالعات آلتمایر، و وودوارد[26] (1981) و مککاشی، پینتریچ، و لین[27] (1985) نشان دادهاند که آموزش مهارتهای مطالعه در کاهش اضطراب امتحان موثر است (به نقل از جانسون[28]، 2007). دودین[29] (2008) در پژوهشی به این نتیجه رسید که برای کاهش اضطراب امتحان، استفادهی صرف از روش شناختدرمانی کافی نیست، بلکه آموزش روشهای مطالعه نیز به منظور رشد عملکرد تحصیلی و کاهش اضطراب امتحان ضروری است.
بنابراین، با توجه به پژوهشهای انجام گرفته و شیوع بالای اضطراب امتحان و از آنجایی که این اضطراب به عنوان یک عامل عمدهی بازدارنده در پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانشآموزان است که هزینههای هنگفتی را بر جوامع تحمیل میکند، ضرورت بررسی اثربخشی مداخلات درمانی و روانی-آموزشی در کاهش اضطراب امتحان به چشم میخورد. همچنین با توجه به اینکه اضطراب امتحان از سنین پایین شروع شده و در خلال سالهای تحصیل افزایش مییابد، روشهای بهکار برده شده برای مداخله میتواند به عنوان روشهایی برای پیشگیری نیز مطرح گردد که در این صورت بررسی اثربخشی آنها میتواند به عنوان مقدمهای برای کاربست این فنون و روشها در پیشگیری مورد ملاحظه قرار گیرد. هدف پژوهش حاضر، مقایسهی تأثیر روشهای آموزشی کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی و مهارتهای مطالعه در کاهش اضطراب امتحان دانشآموزان پسر مقطع پیشدانشگاهی است. نتایج این پژوهش میتواند قابل کاربرد برای مسئولان مدارس و به خصوص روانشناسان و مشاوران مدرسه باشد.
پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی بوده و از لحاظ روش، آزمایشی است که در آن از طرح پیشآزمون-پسآزمون چندگروهی استفاده شده است.
جامعه، نمونه و روش نمونهگیری: جامعهی آماری این پژوهش را کلّیهی دانشآموزان پسر مقطع پیشدانشگاهی مدارس دولتی شهر شهریار در سال تحصیلی 92-1391 تشکیل میدادند. برای انتخاب نمونه ابتدا پرسشنامهی اضطراب امتحان در بین دانشآموزان اجرا شد. سپس از بین دانشآموزانی که دارای نمرات اضطراب امتحان بالایی بودند (یک انحراف معیار بالاتر از میانگین گروه)، 45 دانشآموز به صورت تصادفی انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. برای جمعآوری دادهها از ابزار زیر استفاده شده است:
پرسشنامهی اضطراب امتحان اسپیلبرگر: این پرسشنامه را اسپیلبرگر ساخته که دارای 20 ماده است و سوالات آن به صورت چهارگزینهای (هرگز، گاهیاوقات، اغلب و همیشه) مطرح میشود. حداقل نمره در این پرسشنامه 20 و حداکثر نمره 80 است. گرفتن نمرهی بالا در این پرسشنامه، نشاندهندهی اضطراب امتحان بیشتری است. برخلاف مقیاسهای سنتی اضطراب امتحان، پرسشنامهی اضطراب امتحان اسپیلبرگر بیان میکند که نگرانی مولّفهی مهمتری نیست که با عملکرد امتحان تداخل کند، بلکه ترکیبی از نمرههای نگرانی و هیجانپذیری بالا است که بر عملکرد امتحان اثر میگذارد. پژوهشها در خصوص روایی و پایایی این پرسشنامه رضایتبخش بودهاند. این پرسشنامه با مقیاس اضطراب امتحان ساراسون و استوپز (1978) در پسران و دختران به ترتیب 82/0 و 83/0 همبستگی دارد. همچنین همبستگی این پرسشنامه با پرسشنامهی اضطراب حالت-صفت در پسران و دختران به ترتیب برابر با 86/0 و 77/0 گزارش شده است. ضریب آلفای کرانباخ این پرسشنامه در نمونههای دختر و پسر بالای 92/0 بوده است. ضرایب پایایی بازآزمایی این پرسشنامه نیز بعد از سه هفته و یک ماه 80/0 گزارش شده است (ریجستر و همکاران، 1991؛ به نقل از ابوالقاسمی، 1382). در پژوهش حاضر نیز، پایایی این پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ 82/0 به دست آمد.
روش اجرا: پس از انتخاب نمونه، به شرکتکنندگان گروه آزمایشی اوّل، برنامهی کاهش استرس مبتنی ذهنآگاهی و به شرکتکنندگان گروه آزمایشی دوّم، مهارتهای مطالعه آموزش داده شد و شرکتکنندگان گروه کنترل هیچگونه آموزشی را دریافت نکرده و به روال عادی خود ادامه دادند. خلاصه جلسات آموزشی در زیر ارائه شده است:
خلاصه جلسات آموزشی برنامهی کاهش استرس مبتنی ذهنآگاهی: جلسهی اوّل: برقراری ارتباط، تعریف و مفهومسازی، و لزوم استفاده از آموزش ذهنآگاهی. جلسهی دوّم: آشنایی با نحوهی تنآرامی، آموزش تنآرامی برای 14 گروه از عضلات شامل ساعد، بازو، عضلات پشت ساق پا، رانها، شکم، سینه، شانهها، گردن، لب، چشمها، آروارهها و پیشانی. جلسهی سوّم: آموزش تنآرامی برای 6 گروه از عضلات شامل دستها و بازوها، پاها و رانها، شکم و سینه، گردن و شانه، آروارهها، پیشانی و لبها و تکالیف خانگی تنآرامی. جلسهی چهارم: آموزش ذهنآگاهی تنفس: مرور کوتاه جلسهی قبل، آشنایی با نحوهی ذهنآگاهی تنفس، آموزش تکنیک دم و بازدم همراه با آرامش و بدون تفکر در مورد چیز دیگر و آموزش تکنیک تماشای تنفس و تکلیف خانگی ذهنآگاهی تنفس قبل از خواب به مدّت 20 دقیقه. جلسهی پنجم: آموزش تکنیک پویش بدن: آموزش تکنیک توجه به حرکت بدن هنگام تنفس، تمرکز بر اعضای بدن و حرکت آنها و جستجوی حسهای فیزیکی (شنوایی، چشایی و ...)، تکلیف خانگی ذهنآگاهی خوردن (خوردن با آرامش و توجه به مزه و منظرهی غذا). جلسهی ششم: آموزش ذهنآگاهی افکار: آموزش توجه به ذهن، افکار منفی و مثبت، خوشایند و ناخوشایند بودن افکار، اجازه دادن به ورود افکار منفی و مثبت به ذهن و به آسانی خارج کردن آنها از ذهن بدون قضاوت و توجه عمیق به آنها و تکلیف خانگی نوشتن تجربیات منفی و مثبت روزانه بدون قضاوت در مورد آنها. جلسهی هفتم: ذهنآگاهی کامل: تکرار آموزش جلسات 4، 5 و 6 هر کدام به مدّت 20 تا 30 دقیقه. جلسهی هشتم: مرور و جمعبندی جلسات قبلی و اجرای پسآزمون.
خلاصه جلسات آموزشی مهارتهای مطالعه: جلسهی اوّل: برقراری ارتباط، مفهومسازی، بیان منطق آموزش اثربخش و آموزش تکنیکهای مدیریت زمان و شکلگیری رفتار مطالعه. جلسهی دوّم: آموزش راهبردهای شناختی شامل تکرار و مرور، بسط و گسترش معنایی، و سازماندهی. جلسهی سوّم: آموزش راهبردهای فراشناختی شامل برنامهریزی، نظارت و ارزشیابی، و نظمدهی. جلسهی چهارم: آموزش راهبردهای یادگیری و مطالعه، خصوصاً روش پسختام و مردر. جلسهی پنجم: آموزش روشهای خواندن اجمالی، تندخوانی و عبارتخوانی. جلسهی ششم: آموزش روشهای دقیقخوانی و خواندن تجسّسی. جلسهی هفتم: آموزش روشهای خواندن انتقادی و خواندن برای درک زیبایی و جنبههای هنری مطلب. جلسهی هشتم: مرور و جمعبندی جلسات قبلی و اجرای پسآزمون.
نتایج
جدول1. آمارههای توصیفی مربوط به اضطراب امتحان دانشآموزان در پیشآزمون
مرحله |
گروه |
تعداد |
M |
SD |
پیشآزمون |
ذهنآگاهی |
15 |
93/58 |
05/6 |
مهارتهای مطالعه |
15 |
40/58 |
91/5 |
|
کنترل |
15 |
86/57 |
62/5 |
جدول2. آمارههای توصیفی مربوط به اضطراب امتحان دانشآموزان در پسآزمون
مرحله |
گروه |
تعداد |
M |
SD |
پسآزمون |
ذهنآگاهی |
15 |
86/43 |
86/4 |
مهارتهای مطالعه |
15 |
60/49 |
77/4 |
|
کنترل |
15 |
60/56 |
22/5 |
برای آزمون فرضیهها، از تجزیه و تحلیل کواریانس استفاده شد. ابتدا به بررسی مفروضههای این آزمون پرداخته شد و سپس از آنجایی که این مفروضهها برقرار بودند (همگنی شیب خط رگرسیون: 05/0P>، 255/1=F، وجود رابطهی خطی بین متغیر تصادفی کمکی و متغیر وابسته با توجه به موازی بودن شیبهای خطوط رگرسیون، و همگنی واریانسهای خطا: 05/0P>، 012/1=F)، از تجزیه و تحلیل کواریانس به منظور مقایسهی اضطراب امتحان بین گروهها در پسآزمون استفاده شد که نتایج آن در جدول زیر ارائه شده است.
جدول 3. تجزیه و تحلیل کواریانس برای مقایسهی اضطراب امتحان بین گروهها در پسآزمون
منبع تغییرات |
SS |
df |
MS |
F |
P |
اندازه اثر |
پیشآزمون |
735/528 |
1 |
735/528 |
995/42 |
0001/0 |
512/0 |
گروه |
475/1338 |
2 |
238/669 |
421/54 |
0001/0 |
726/0 |
خطا |
198/504 |
41 |
298/12 |
|
|
|
همانطور که در جدول 3 مشاهده میشود، نتیجهی تجزیه و تحلیل کواریانس حاکی از آن است که اثر گروه معنادار است (01/0P<، 421/54=F)، به این معنی که پس از تعدیل نمرات پیشآزمون، در متغیر وابستهی اضطراب امتحان، بین گروهها تفاوت وجود دارد. برای مشخص کردن اینکه تفاوت بین کدام گروهها معنادار است، از آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد.
جدول 4. آزمون تعقیبی بونفرونی برای مقایسهی میانگین نمرات اضطراب امتحان بین گروهها
گروه هدف |
گروه مورد مقایسه |
تفاوت میانگین |
P |
کنترل |
ذهنآگاهی |
73/12 |
0001/0 |
مهارتهای مطالعه |
00/7 |
001/0 |
|
ذهنآگاهی |
مهارتهای مطالعه |
73/5- |
009/0 |
با توجه به جدول 4، میتوان گفت که هر دو گروه آزمایشی (ذهنآگاهی و مهارتهای مطالعه) با گروه کنترل تفاوت معناداری دارند و بین دو گروه آزمایشی (ذهنآگاهی و مهارتهای مطالعه) نیز تفاوت معناداری وجود دارد که نشاندهندهی اثربخشتر بودن برنامهی کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی نسبت به مهارتهای مطالعه در کاهش اضطراب امتحان است. بنابراین، فرضیهی اوّل، دوّم، و سوّم پژوهش که به ترتیب عبارت بودند از اینکه: «آموزش برنامهی کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی در کاهش اضطراب امتحان دانشآموزان پسر پیشدانشگاهی موثر است»، «آموزش مهارتهای مطالعه در کاهش اضطراب امتحان دانشآموزان پسر پیشدانشگاهی موثر است»، و «بین تأثیر آموزش برنامهی کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی و مهارتهای مطالعه در کاهش اضطراب امتحان دانشآموزان پسر پیشدانشگاهی تفاوت وجود دارد»، مورد تایید قرار میگیرد.
بحث و نتیجهگیری
هدف پژوهش حاضر عبارت بود از مقایسهی تأثیر روشهای آموزشی کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی و مهارتهای مطالعه در کاهش اضطراب امتحان دانشآموزان. یافتهها نشان داد که بین گروههای آزمایشی و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد، بدین صورت که آموزش برنامهی کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی و مهارتهای مطالعه، هر دو در کاهش اضطراب امتحان دانشآموزان تأثیرگذار بودند. بین دو گروه آزمایشی نیز تفاوت معناداری وجود داشت، که در این مورد، آموزش برنامهی کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی نسبت به مهارتهای مطالعه در کاهش اضطراب امتحان دانشآموازن تأثیرگذارتر بود. بنابراین، فرضیههای پژوهشی مورد تایید قرار گرفت. در زیر به بحث و نتیجهگیری پیرامون یافتهها و فرضیههای پژوهش میپردازیم.
یافتهی اوّل پژوهش مبنی بر تأثیر آموزش برنامهی کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی در کاهش اضطراب امتحان دانشآموزان پسر پیشدانشگاهی با یافتههای لیندن (1973)، فراندو (2005)، پترنیتی (2007)، و بوشماین و همکاران (2008)، همسو است. فنون ذهنآگاهی در افزایش آرامبخشی عضلانی و کاهش نگرانی و به تبع اینها در کاهش اضطراب و استرس موثر است (کابات ـ زین، 2003). به نظر میرسد مکانیسم اصلی ذهنآگاهی، خودکنترلی توجه باشد، چرا که متمرکز کردن مکرر توجه روی یک محرک خنثی مثل تنفس، یک محیط توجهی مناسب به وجود میآورد و از اشتغال ذهنی با افکار تهدید کننده و نگرانی در مورد عملکرد در حین امتحان و موقعیّت ارزیابی جلوگیری میکند (سمپل و همکاران، 2005). اطلاعات اوّلیه نشان میدهد که تمرین ذهنآگاهی ممکن است جایگزین مناسبی برای درمانهای روانشناختی متداول در زمینهی اختلالات اضطرابی باشد. بهویژه برای آنهایی که نمیخواهند در جلسات درمانهای سنتی شرکت کنند و یا آنهایی که به درمان پاسخ نمیدهند (میلر، فلتچر و کابات-زین[30]، 1995). فراتحلیلهای انجام گرفته از این عقیده حمایت کرده است که برنامهی کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی، علائم استرس و اضطراب را کاهش میدهد و بهزیستی را در نمونههای بالینی و غیربالینی افزایش میدهد (بائر، 2003؛ گروسمن، نیمان، اشمیت، و والش[31]، 2004؛ چانگ، پالش، کالدول، گلاسگو، آبرامسون، لوسکین، جیل، بورک و کوپمن[32]، 2004؛ شاپیرو، آستین، بیشاپ و کاردو[33]، 2005).بینش و مهارتها از طریق تمرینهای ذهنآگاهی یاد گرفته میشوند و سپس برای مقابله با استرسورها و شکایاتی که اغلب، افراد مطرح میکنند، مورد استفاده قرار میگیرد (سانتورلی[34] و کابات-زین، 2002). از آنجایی که برنامهی کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی هم عملکرد جسمانی و هم عملکرد ذهنی را تقویت میکند، میتوان انتظار داشت که شرکتکنندگان در برنامهی کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی نگرش مثبتتری نسبت به تواناییهای خود داشته باشند و در کنار آمدن با اضطراب و نگرانی بهطور موفقیّتآمیزی عمل کنند (کابات ـ زین، 1990؛ چانگ و همکاران، 2004). آموزش ذهنآگاهی با تشویق افراد به تمرین مکرر توجه روی محرکهای خنثی و آگاهی هدفمند نسبت به جسم و ذهن، افراد اضطرابی را از اشتغال ذهنی با افکار تهدیدکننده و نگران کننده در مورد عملکرد در امتحان رها و ذهن آنها را از حالت اتوماتیک خارج میکند. بهعبارت دیگر، این روش با افزایش آگاهی فرد از تجربیات لحظهی حال و برگرداندن توجه بر سیستم شناختی و پردازش کارآمدتر اطلاعات، باعث کاهش نگرانی، برانگیختگی فیزیولوژیک، و اضطراب امتحان میشود (کابات-زین، 1990؛ کریستلر[35]، 2007).
یافتهی دوّم پژوهش مبنی بر تأثیر آموزش مهارتهای مطالعه در کاهش اضطراب امتحان دانشآموزان پسر پیشدانشگاهی با یافتههای کدایی (1385)، صبحیقراملکی (1385)، حقانی (1386)، آلتمایر و وودوارد (1981)، مککاشی، پینتریچ و لین (1985)، و دودین (2008)، همسو است.آموزش مهارتها چنین فرض میکند که اضطراب امتحان دانشآموز به دلیل کمبود مهارتهای مطالعه و یا مهارتهای امتحان دادن است (گمبل[36]، 1994). آموزش به منظور جبران این کمبود به بررسی یکی از این دو و یا هر دوی آنها میپردازد. براساس مدلهای نقص یا کاستی، آموزش مهارتها بر این فرض استوارند که دانشآموزان دچار اضطراب امتحان، مهارتهای مطالعهی کمتر یا ضعیفتر، و تواناییهای پایینتری دارند و بهطور غیرموثری درگیر انجام امتحان دادن میشوند. در این مدلها ناتوانی دانشآموزان در مطالعهی مناسب، و امتحان دادن، باعث ایجاد تداخل در عملکرد میشود نه افکار نامربوط به تکلیف و امتحان (جانسون، 2007). افرادی که از سطوح بالای اضطراب امتحان رنج میبرند، مستعد توجه به واکنشهای غیرمرتبط با تکالیف خود و یا عادات و مهارتهای ضعیف مطالعه هستند. دانشآموزان مضطرب در حین امتحانات ممکن است دارای مشکل درک و فهم باشند. آنها ممکن است پرسشها را اشتباه بخوانند و همچنین ممکن است قادر به سازماندهی افکار خود نباشند. دانشآموزان دارای سطح بالای اضطراب امتحان به احتمال زیاد، راهبردهایی را به منظور آمادگی برای امتحان انتخاب میکنند که نیاز کمتری به تفکر شناختی دارند مانند پردازش سطحی یا تمرینات تکراری برای حفظ کردن مطالب که اینها باعث افزایش زمان مطالعه برای امتحان میشود (کسدی[37]، 2004)، پس میتوان با آموزش مهارتهای مناسب مطالعه، این نقص دانشآموزان را برطرف نموده و در نتیجهی آن، اضطراب امتحان را کاهش داد.
یافتهی سوّم پژوهش مبنی بر تأثیرگذارتر بودن برنامهی کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی نسبت به مهارتهای مطالعه در کاهش اضطراب امتحان دانشآموزان پسر پیشدانشگاهی با یافتههای پترنینی (2007)، و دودین (2008)، همسو است. ارگن (2003) دریافت در حالی که رویکردهای شناختی و رفتاری به تنهایی در کاهش اضطراب امتحان موثر است، امّا روش مهارتهای مطالعه به تنهایی از موفقیّت کمی برخوردار است. بهطور مداوم نشان داده شده است که آموزش مهارتهای مطالعه در کاهش اضطراب امتحان، اندازهی اثر متوسط تا کمی دارد، مگر اینکه با تکنیکهای شناختی و رفتاری و آرمیدگی ترکیب شود که در هر یک از این موارد، کاهش معنادار اضطراب امتحان، محتمل است (شارما[38]، 2002؛ ارگن، 2003). همچنین نتایج زمانی بهطور معناداری بهبود مییابد که آموزش مهارتها با حساسیتزدایی منظم ترکیب گردد (براون[39]، 1999؛ ارگن، 2003). آموزش مهارتهای مطالعه صرفاً منجر به بهبود روشهای مطالعهی نادرست میشود و از این طریق تا حدودی به کاهش اضطراب امتحان کمک میکند. در حالی که ذهنآگاهی علاوه بر کنترل اضطراب باعث میشود که فرد با هشیاری کامل و حضور ذهن بیشتری به مطالعه بپردازد و همهی ابعاد ذهنی خود را درگیر مطالب مورد مطالعه کند. این حالت منجر به بسط معنایی و سازماندهی بهتر مطالب درسی شده و باعث میشود تا فرد به سازماندهی شناختی منسجمتری از موضوع دست یابد، این سازماندهی شناختی منسجمتر منجر به بازیابی بهتر اطلاعات میشود. بهترین روش درمانی برای اضطراب امتحان، مداخلاتی هستند که اجزایی از قبیل آموزش روانی دربارهی اضطراب امتحان، کنترل توجه، آرمیدگی، و خودکنترلی را دربر میگیرند. برنامهی ذهنآگاهی یکی از چنین مداخلات است که همهی این اجزا را شامل میشود (پترنیتی، 2007). در روش ذهنآگاهی برای کنترل و اداره کردن هیجانات، ابعاد جسمی و ذهنی همزمان مد نظر قرار میگیرد و به فرد یاد داده میشود که نسبت به افکار و احساسات خود، آگاهی و حضور ذهن کامل داشته باشد و آنها را بدون قضاوت بپذیرد و به آنها با دید گستردهتری نگاه کند. زمانی که فرد علاوه بر آگاهی کامل از افکار و احساساتاش و پذیرش آنها بدون قضاوت در یک وضعیت آرامش و تمرکز قرار میگیرد، توانایی کنترل افکار، اضطراب و هیجانات خود را به دست میآورد. کسب این توانایی باعث میشود که فرد احساس کنترل بیشتری در همهی امور زندگی خود داشته باشد و به جای دادن پاسخهای خودکار منفی، در موقعیّتهای اضطرابآور و استرسزا با کنترل، آرامش و آگاهی بیشتری پاسخ دهد و با مشکلات بهتر مقابله کند (کابات-زین، 1990).
با توجه به یافتههای پژوهش حاضر، توصیه میشود که برای کاهش اضطراب امتحان دانشآموزان از روشهای آموزشی کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی و مهارتهای مطالعه استفاده شود. از جمله محدودیتهای پژوهش حاضر مربوط به جامعهی آماری آن است که فقط متشکل از پسران بود. بنابراین، پیشنهاد میشود که در آینده، پژوهشهایی از این نوع روی هر دو جنس انجام پذیرد.
[1]. anxiety
[2]. Sadock & Sadock
[3]. test anxiety
[4]. Hill & Wigfeld
[5]. American Test Anxiety Association
[6]. Harrison
[7]. Ganzenmuller
[8]. Orbach, Lindsly & Grey
[9]. Hall
[10]. Lawson
[11]. Zlomke
[12]. Wine
[13]. Ergene
[14]. Ost
[15]. Kabat-Zin
[16]. Baer
[17]. mindfulness-based stress reduction
[18]. mindfulness-based cognitive therapy
[19]. Segal, Williams & Teasdal
[20]. Semple, Reid & Miller
[21]. Evans, Ferrando, Findler, Stowell, Smart & Haglin
[22]. Linden
[23]. Ferrando
[24]. Paterniti
[25]. Beauchemine, Hutchins & Patterson
[26]. Altmaier & Woodward
[27]. McKeachie, Pintrich & Lin
[28]. Johnson
[29]. Dodeen
[30]. Miller, Fletcher & Kabat-Zinn
[31]. Grossman, Niemann, Schmidt & Walach
[32]. Chang, Palesh, Caldwell, Glasgow, Abramson, Luskin, Gill, Burke & Koopman
[33]. Shapiro, Astin, Bishop & Cordova
[34]. Santorelli
[35]. Kristeller
[36]. Gamble
[37]. Cassady
[38]. Sharma
[39]. Brown