The effectiveness of the narrative therapy on the social anxiety and the self- esteem among the girl students

Document Type : Research Paper

Authors

1 Ph. D Student in Counseling, University of Isfahan

2 Associate of Counseling, University of Isfahan

3 Assistant Professor of Psychology & Education of Children with Special Needs, University of Isfahan

4 MA in Psychology, University of Farhangian Pardis Shahied Bahonar

jsp-3-3-4

Abstract

rapy on the social anxiety and the self-esteem in the girl students of the Guidance Schools in Isfahan. Research procedure was quasi experimental with pre-test and post- test with experimental and control groups. The sample included 30 subjects, who were selected by multi-stage cluster sampling method, and placed randomly in the experimental and control groups. At first, all of the subjects responded to the social anxiety Questionnaire and the self-esteem Inventory. Then, the narration therapy program was performed for the experimental group in eight sessions. In order to analyze data, the covariance analysis was applied. Findings of the study showed that the narrative therapy was meaningfully effective in decreasing the social anxiety and increasing the self-esteem in the experimental group. 

Keywords


مقدمه

انسان موجودی اجتماعی و نیازمند برقراری ارتباط با دیگران است و شکوفایی استعدادهای او از طریق تعامل بین فردی و ارتباطات اجتماعی امکان‌پذیر است، از طرفی کسانی نیز هستند که تمایلی به ارتباط با دیگران ندارند و با احساسی از ترس غیرمعمول و پایدار، از هر موقعیتی که ممکن است در معرض داوری دیگران قرار گیرند، اجتناب می‌ورزند (مرادی و غلامی، 1385).

اختلال اضطراب اجتماعی(SAD)[1]، به‌عنوان یک ترس مشخص و مزمن از یک یا چند موقعیت اجتماعی تعریف می‌شود که فرد خود را در معرض موشکافی به‌وسیله‌ی دیگران می‌بیند و می‌ترسد مبادا کاری انجام دهد که باعث خجالت یا تحقیر وی شود، این اختلال از این باور ناشی می‌شود که فرد در این موقعیت‌ها به‌گونه‌ای خجالت‌آور یا تحقیرآمیز عمل خواهد کرد و دچار اضطراب شدیدی خواهد شد (رینگولد، هربرت و فرانگلین[2]، 2003). در تبیین مکانیزم­های زیربنایی اختلال اضطراب اجتماعی، الگوهای نظری متعددی ارائه شده است که عمدتاً بر نقش فرآیندهای شناختی تأکید دارند. از جمله، کلارک و ولز[3](1995)، بک، امری و گرینبرگ[4] (1986)، فوا، فرانکلین، پری و هربرت[5](1996)، معتقدند که برآورد افراطی پیامد منفی رویدادهای اجتماعی، عامل زیربنایی بروز مشکل است و فرآیندهای شناختی مرتبط با ارزیابی منفی از خود،‌ نقش مهمی در اضطراب اجتماعی ایفا می‌کند. در تأیید این دیدگاه، بک، امری و گرینبرگ (1986) معتقدند که افراد مبتلا باورها و بیان‌های منفی بیش‌تری در مورد خود و ارزشمندی خویش دارند(مسعودنیا، 1388). این خودارزیابی‌های منفی و عزت‌نفس و پذیرش خود پایین، برکنش‌های متقابل مبتلایان با دیگران اثر می‌گذارد و موجب دوام بیش‌تر این اختلال می‌شود (گینزبرگ، گرکا و سیلورمن[6]، 1998). هم­چنین میزان شیوع آن درجمعیت کل، 13 درصد برآورد می‌شود(انجمن روانپزشکی آمریکا[7]، 2000؛ ترجمه‌ی نیکخو و آوادیس، 1381) و سن شروع در حدود 15 سالگی است (فرمارک[8]، 2006؛ کسلر، برگلند و دملر[9]، 2008) و معمولاً به دوره‌ای دراز مدت از ناتوانی می‌انجامد (بروس، یانکر، اتوو، ایزن، ویس برگ و پاگانو[10]، 2007). بنابراین، با توجه به شیوع بالا و نیز سن شروع، این اختلال می‌تواند موجب بروز انواع اختلالات روان‌شناختی (لاول و باربارا[11]، 1998؛ به نقل از کایوند، 1388) از جمله افسردگی و اختلالات هویتی (لاست و استراووس[12]، 1990)، شود و از آسیب‌های چشمگیری در کارهای روزانه، روابط اجتماعی و شغلی رنج برند (ویتچن، سون تاگ، مولر و لیبوویتز[13]، 2003؛ ریچ و هافمن[14]، 2008) و زندگی حرفه‌ای، تحصیلی و اجتماعی آنان مختل گردد (مرادی و غلامی رنانی، 1385).

برای درمان اختلال اضطراب اجتماعی تاکنون روش‌های متعددی مورد استفاده قرار گرفته، و هر کدام از این درمان‌ها تا حدودی در درمان این اختلال موفق بوده‌اند(کلارک، فسک، ماسیا، اسپالدینگ، براون، مامن و شیر[15]، 1997). از طرفی روایت درمانی[16] به‌عنوان یک رویکرد درمانی نسبتاً تازه، شاید بتواند در کاهش اختلال اضطراب اجتماعی و همچنین افزایش عزت‌نفس به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های اساسی و تأثیرگذار در روابط بین فردی، مؤثر واقع شود. روایت درمانی، فرآیند کمک به افراد برای غلبه بر مشکلاتشان از راه درگیر شدن در گفتگوهای درمانی است. این گفتگوها شامل برون‌ریزی مشکل، استخراج پیامدها، پررنگ کردن نقشه‌های تازه و اتصال آن به گذشته است (کارر[17]، 1998؛ به نقل از نظیری، قادری و زارع، 1388). در درمان روایتی، اعتقاد بر این است که مردم از طریق روایات، زندگی و تجارب خود را معنا می‌بخشند و وجود روایت‌های سرشار از مشکل، منجر به بروز مشکلات می‌شود (نوری تیرتاشی و کاظمی، 1391)، و منشأ مشکل، داستانی است که مملو از ناکامی، یأس و ناراحتی است. وایت[18] (1995) چنین داستان‌هایی را داستان سرشار از مشکل[19] می‌نامد که تجلی داستان غالب فرد مبتلا در مورد زندگی است (ربیعی، فاتحی‌زاده و بهرامی، 1387). بنابراین، هدف اصلی روایت درمانی، کمک به مراجعان برای تجدید نظر و اصلاح داستان‌های درونی شده است (پلکینگورن[20]، 2004). این فرایند سبب می‌شود تا مراجعان احساس کنند که قادر به پیش‌بینی و کنترل زندگی خود هستند (فرکلوث[21]، 2009).

بررسی پیشینه‌ی تحقیق، به مطالعه‌ای که به‌طور خاص به بررسی اثربخشی روایت درمانی بر کاهش اختلال اضطراب اجتماعی و نیز افزایش عزت‌نفس پرداخته باشد، دست نیافت ولی در سایر گروه‌ها، مطالعاتی صورت گرفته است. ازجمله، نظیری، قادری و زارع (1389)، در پژوهش خود روایت درمانی را بر کاهش علائم افسردگی، افکار خود آیند منفی و نگرش‌های ناکارآمد مؤثر دانسته­اند. شاپیرو و راس[22] (2002) نشان دادکه روایت درمانی  موجب افزایش خودآگاهی، کاهش اضطراب و افزایش احساس شایستگی کودکان، و کمک به هویت‌یابی نوجوانان می­شود. علاوه بر این، لاینتی و اسکویتزر[23] (2010) در مطالعه‌ی خود دریافتند که نشانه‌ها و علائم افسردگی در بیماران، پس از درمان، به نحو بارزی کاهش‌یافته است.

با توجه به جدید بودن رویکرد روایت درمانی و همچنین برخی پژوهش‌های انجام‌شده در مورد تأثیر این رویکرد بر کاهش اضطراب، کمرویی و افسردگی، در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر رویکرد روایت درمانی در درمان اختلال اضطراب اجتماعی پرداخته شد. همچنین ازآنجاکه عزت‌نفس پایین با اختلال اضطراب اجتماعی مرتبط است پژوهشگر به بررسی تأثیر روایت درمانی برافزایش عزت‌نفس نیز پرداخته است.

روش

روش پژوهش نیمه تجربی و از طرح پیش‌آزمون - پس‌آزمون با گروه کنترل استفاده شد.

جامعه‌ی آماری پژوهش شامل کلیه‌ی دانش‌آموزان مدارس راهنمایی دخترانه شهر اصفهان در سال تحصیلی 90-1389 بود. که با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای، مدارس هدف مشخص و سپس 30 نفر از افرادی که بالاترین نمره را در ارزیابی اضطراب اجتماعی کسب کردند انتخاب، و به‌طور تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). برای جمع‌آوری اطلاعات از پرسشنامه‌های زیر استفاده شد:

پرسشنامه‌ی اضطراب اجتماعی: این پرسشنامه که در سال 1380 مشاوری برای اندازه‌گیری میزان اضطراب اجتماعی ساخته‌، دارای 38 سؤال است. روایی محتوایی این پرسشنامه را چند محقق مورد تأیید قرار داده و پایایی آن را نیز مشاوری (1380) با استفاده از آلفای کرونباخ 83/0 تعیین نموده است و در پژوهش مهرطلب (1383) ضریب پایایی،  78/0 به‌دست‌آمده است.

پرسشنامه عزت‌نفس کوپر اسمیت: این مقیاس، که در سال 1967 به‌دست کوپر اسمیت تهیه ‌شده است، شامل 58 ماده و در قالب 5 خرده مقیاس (عزت‌نفس کلی، عزت‌نفس اجتماعی، عزت‌نفس خانوادگی، عزت‌نفس تحصیلی و دروغ‌سنج) است. کوپر اسمیت (1967) ضرایب باز آزمایی را بعد از پنج هفته، 88/0 و بعد از سه سال، 70/0 گزارش کرده‌اند. این آزمون در ایران، در سال 1371 دادستان ترجمه و هنجاریابی کرده است و ضریب همسانی درونی در نمونه‌ی ایرانی بین 89/0 تا83/0 در مطالعات مختلف متغیر بوده است(مرویان حسینی، 1375).

روش اجرا: برنامه‌ی مداخله در این پژوهش، برگرفته از الگوی پاین[24](2004) بود. این الگو شامل مواردی است از جمله: افراد داستان زندگی خود را می‌گویند. مشکل به‌وسیله مراجع و درمانگر نام‌گذاری می‌شود. زبان برون سازی مورداستفاده قرار می‌گیرد. مسائل فرهنگی و اجتماعی در نظر گرفته می‌شود. پرسش‌های تأثیرگذار و مرتبط، به کار گرفته می‌شود. از مراجع برای اتخاذ موقعیت نسبت به مشکل دعوت می‌شود. از مستندات درمانی (نامه، خاطره...) استفاده ‌شده و نیز به یادآوری اشخاص تأثیرگذار زندگی‌اش درگذشته کمک می‌شود. بازگویی مجدد داستان و غنی‌سازی آن صورت می‌گیرد.  

 در مرحله‌ی پیش‌آزمون، آزمودنی‌های گروه آزمایش و کنترل به پرسشنامه‌های اضطراب اجتماعی و عزت‌نفس پاسخ دادند. سپس برنامه‌ی تنظیم‌شده در 8 جلسه‌ی 90 دقیقه‌ای به شرح ذیل، بر روی گروه آزمایش اجرا  شد؛ جلسه‌ی اول به‌صورت مقدماتی؛ 1- آشنایی اعضا با یکدیگر 2- مشخص نمودن اهداف و قوانین جلسات 3- تبیین مدل درمانی موردنظر 4- تشویق اعضا برای شرح روایت‌های خود. جلسه‌ی دوم با موضوع داستان زندگی؛ 1- برونی‌سازی
2- بررسی روایت‌های غالب 3- مشخص‌سازی داستان اشباع از مشکل 4- بررسی نفوذ مشکل بر فرد و بالعکس 5- چگونگی ساخت داستان‌ها. جلسه‌ی سوم با موضوع رویداد‌های مهم زندگی؛
1- دستیابی به اصول حاکم بر داستان‌گویی افراد 2- یافتن تجارب اوج، افت 3-دیدن داستان از منظری دیگر. جلسه‌ی چهارم با موضوع ساخت شکنی؛ 1- نام‌گذاری مشکل 2-ساخت شکنی(از قدرت انداختن مشکل)3-فن باز معنایی. جلسه‌ی پنجم با موضوع ابتکارات؛ 1-به چالش کشاندن اعضا 2-تعیین عوامل مثبت و منفی مؤثر در داستان‌ها 3- بررسی چالش‌های بزرگ زندگی
4-دستیابی به داستان‌های سایه‌ای افراد. جلسه‌ی ششم با موضوع پیامد‌های بی‌همتا؛ 1- بررسی پیامد‌های منحصربه‌فرد 2- به‌کارگیری عناصر جدید در روایت 3- بررسی اولویت‌ها، آرزوها، اهداف و افراد مهم زندگی 4-تغییر چهارچوب زندگی فرد. جلسه‌ی هفتم با موضوع بازسازی و بازگویی روایت زندگی؛ 1- تکیه‌بر نقاط قوت مراجع 2- تحلیل ارتباط روایت جدید بازندگی فرد، 3- جریان بخشیدن به روایت جدید 4- نقطه بحرانی. جلسۀ هشتم با موضوع بازنویسی داستان زندگی؛ 1- بررسی داستان تازه افراد 2-پیش‌بینی مشکلات احتمالی3- ویرایش نهایی روایت جدید4-ایفای نقش در داستان جدید زندگی خود5- اجرای پرسشنامه‌های موردنظر.

بعد از اجرای برنامه‌ی مداخله بر روی گروه آزمایش، مجدداً پرسشنامه‌ها را آزمودنی‌های دو گروه تکمیل کردند و پس از جمع‌آوری داده‌ها، به‌منظور تحلیل داده‌ها، افزون بر روش‌های آمار توصیفی، از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد.

نتایج

در این بخش، ابتدا یافته‌های توصیفی پژوهش و سپس نتایج به‌دست‌آمده ارائه می‌شود.

جدول 1. نتایج پیش‌آزمون- پس‌آزمون اضطراب اجتماعی و عزت‌نفس به تفکیک گروه

گروه کنترل

گروه آزمایش

 

SD

M

SD

M

گروه‌ها

مقیاس

28/11

101

93/11

40/113

پیش‌آزمون

اضطراب اجتماعی

94/14

40/104

23/15

73/65

پس‌آزمون

13/4

13/33

77/4

06/31

پیش‌آزمون

عزت‌نفس

42/4

40/33

79/3

66/38

پس‌آزمون

نتایج مندرج در جدول 1 نشان می‌دهد که در مرحله پس‌آزمون گروه آزمایش با 66/38، بالاترین میانگین عزت‌نفس را داشته‌اند.


 

جدول 2. تحلیل کوواریانس نمرات پس‌آزمون اضطراب اجتماعی در گروه‌های کنترل و آزمایش

منبع

SS

df

MS

F

P

Eta

توان

آماری

پیش‌آزمون اضطراب اجتماعی

30/692

1

30/692

290/3

081/0

109/0

417/0

عضویت گروهی

159/11112

1

159/11112

801/52

001/0

662/0

000/1

همان‌طور که نتایج جدول 2 نشان می‌دهد بین نمرات اضطراب اجتماعی گروه‌ آزمایش و کنترل در مرحله پس‌آزمون در سطح 01/0>P تفاوت معنی‌دار وجود‌ دارد و فرضیه اول تأیید می‌گردد و می‌توان نتیجه گرفت که آموزش روایت درمانی بر کاهش اضطراب اجتماعی دانش‌آموزان تأثیر داشته است.

جدول 3. تحلیل کوواریانس نمرات پس‌آزمون عزت‌نفس در گروه‌های کنترل و آزمایش

منبع

SS

df

MS

F

P

Eta

توان آماری

پیش‌آزمون عزت‌نفس

925/292

1

925/292

454/43

001/0

617/0

000/1

عضویت گروهی

448/324

1

448/324

130/48

001/0

641/0

000/1

همان‌گونه که مندرجات جدول 3 نشان می‌دهد بین نمرات عزت‌نفس گروه‌های آزمایش و کنترل در مرحله پس‌آزمون در سطح 01/0>P تفاوت معنی‌دار وجود‌ دارد و فرضیه دوم تأیید می‌گردد و می‌توان نتیجه‌گرفت که آموزش روایت درمانی برافزایش عزت‌نفس دانش‌آموزان تأثیر داشته است.

جدول 4. ضریب همبستگی بین نمرات اضطراب اجتماعی و عزت‌نفس

متغیر پیش‌بین

متغیر ملاک: اضطراب اجتماعی

R

مجذور ضریب همبستگی

P

عزت‌نفس

**509/0-

259/0

004/0

مندرجات جدول 4 بیانگر معناداری همبستگی بین اضطراب اجتماعی و عزت است. لذا فرضیه سوم پژوهش مبنی بر این‌که بین اضطراب اجتماعی و عزت‌نفس رابطه وجود دارد، تأیید می‌گردد.

بحث و نتیجه‌گیری

پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر روایت درمانی بر اضطراب اجتماعی و عزت‌نفس در جامعه‌ی آماری دانش‌آموزان دختر مدارس راهنمایی شهر اصفهان صورت گرفت. یافته‌های پژوهش نشان داد که روایت درمانی می‌تواند در کاهش اضطراب اجتماعی مؤثر باشد. بدین معنا که دانش‌آموزانی که در فرآیند روایت درمانی شرکت کردند به‌طور معناداری اضطراب اجتماعی آن‌ها کاسته شد. نتایج این پژوهش با نتایج تحقیقات نظیری و همکاران (1389)، اناری، دادستان و صدق­پور (1386)، اسماعیلی نسب، اسکندری و برجعلی (1384)، نیسی، شهنی ییلاق و فراشبندی (1380) و همچنین یافته‌ی لاینتی،رومانز، رابرت و اسکویتزر[25] (2010)، شاپیرو و راس[26](2002)، مبنی اثربخش بودن شیوه‌ی روایت درمانی همسو هست. در تبیین نتایج این پژوهش می‌توان گفت با توجه به این اصل که هدف روایت درمانی، توجه دادن افراد به باورهای ناکارآمد و تغییر آن‌ها، برونی کردن و از توان انداختن مشکل، ایجاد نگاه بیرونی به مشکل از زوایای مختلف و درنتیجه، خلق تفسیری دگرگون و تألیفی دوباره برای روایت داستان زندگی است، لذا افراد با کمک روایت درمانی می‌توانند دیدگاهی تازه‌ به واقعیات پیدا کنند و‌ این امر، خود موجب کاهش افکار و نگرش‌های ناسالم نسبت به خود و محیط پیرامون شده، موجبات روابط بین فردی مؤثرتر را فراهم می آورد و درنتیجه‌ی افزایش تعامل‌های گروهی و اجتماعی و گسترش تجارب بین فردی در گروه، عواطف منفی نظیر ترس، اضطراب و نگرانی و ازجمله، اضطراب اجتماعی کاهش می‌یابد.
اثربخش بودن رویکرد روایت درمانی در  افزایش عزت‌نفس با نتایج پژوهش اناری(1386)، و آنگس و مک لئود[27](2004)، نیز همخوانی دارد و دلایل آن را می‌توان این‌گونه تبیین کرد که فرآیند درمان روایتی از طریق فراهم نمودن گفتگوی درمانی، آگاهی افراد نسبت به توانایی‌ها،  نقاط قوت و ضعف و مشکلات خویش را تسهیل کرده، با محوریت دادن به مراجع، عاملیت شخصی افراد را بالا می‌برد و به شناخت افراد از عاملیت شخصی‌شان کمک می‌کند. بنابراین با افزایش عاملیت افراد، جایگاه کنترل درونی، خودپنداری مثبت و احساس ارزشمندی آنان افزایش می‌یابد و موجبات یکپارچگی عاطفی، اجتماعی و شناختی فراهم می‌گردد.
در مورد معنادار بودن رابطه‌ی بین اضطراب اجتماعی و عزت‌نفس باید گفت که این نتیجه با یافته‌های پژوهش مسعودنیا (1388)، منصوری(1377)، نیسی و همکاران (1384)، ریچ و هافمن (2008)، بروس و همکاران (2005)، گینسزرگ، گرکا و سیلورمن (1998) مبنی بر رابطه‌ی منفی بین عزت‌نفس و اضطراب اجتماعی، همخوانی دارد. در تبیین این نتیجه می‌توان گفت ازآنجایی‌که عزت‌نفس بیانگر تأیید، پذیرش و خود ارزشمندی است. بنابراین، کسی که عزت‌نفس بالا‌ دارد در برخورد با دیگران از قدرت ابراز وجود بیش‌تری برخوردار است و اجازه نمی‌دهد که احساس اضطراب یا  نبود احساس امنیت، خاطر او را مکدر کند. بنابراین، شخص بادید مثبت از خویش، در موقعیت‌های مختلف زندگی و به‌خصوص در تقابل با دیگران، با قاطعیت و به‌طور مؤثر عمل خواهد نمود.

از جمله محدودیت‌های پژوهش عدم آشنا بودن افراد نمونه با رویکرد روایت درمانی و همچنین مقاومت در بیان روایات در گروه مورد اشاره بود. بنابر این پیشنهاد می­شود که تأثیرگذاری رویکرد روایت درمانی بر اضطراب اجتماعی و عزت‌نفس سایر گروه‌ها موردبررسی قرار گیرد. همچنین ازآنجاکه آموزش روایت درمانی، بر کاهش اضطراب و افزایش عزت‌نفس  تأثیر داشت، لذا توصیه می‌شود از این نوع آموزش و سایر آموزش‌های موجود که متغیرهایی چون عزت‌نفس را افزایش می‌دهد و درنتیجه منجر به کاهش اضطراب می‌شود، برای دانش‌آموزان مورداستفاده قرار گیرد.



[1]. Social Anxiety Disorder (SAD)

[2]. Rheingold, Herbert & Franklin

[3]. Clarck & Wells

[4]. Beck, Emery & Greenbe

[5]. Foa, Franklin, Perry & Herbert

[6] . Cinsburg, Creca & Silverman

[7]. American Psychiatric Association

[8]. Furmark  

[9]. Kesler, Berglund & Demler

[10]. Bruce, Yonkers, Otto, Eisen, Weisberg & Pagano

[11]. Lawel &Barbara

[12]. Last & Strauss

[13]. Wittchen, Fuetsch, Sonntag, Muller & Liebowitz

[14]. Reich, Hofmann  

[15]. Clark, Feske, Masia, Spaulding, Brown, Mammen & Shear

[16]. Narreative therapy approach

[17]. Carr

[18]. White

[19]. problem- saturated description

[20]. Polkinghorne

[21]. Faircloth

[22]. Shipiro & Ross

[23]. Lynete & Schweitzer

[24]. Payne

[25]. Lynete & Schweitzer

[26]. Shipiro & Ross

[27]. Angus & Mcleod

منابع
اسماعیلی‌نسب، مریم؛ اسکندری، حسین و برجعلی، احمد (1384). مقایسه روایت‌های زندگی افراد افسرده و مضطرب با افراد عادی. تازه‌های علوم شناختی، 7(3)، 64-58.
اناری، آسیه؛ دادستان، پریرخ و صدق پور، صالح (1386). اختلال اضطراب اجتماعی و نمایش درمانگری در کاهش نشانه­های اختلال اضطراب اجتماعی. فصلنامه روانشناسی تحولی(روانشناسان ایرانی)، 4(14)، 123-115.
انجمن روان‌پزشکی امریکا (2000). متن تجدیدنظر شده ر اهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی. ترجمه‌ی محمدرضا نیکخو و هامایاک آوادیس یانس(1381). چاپ چهارم. تهران: انتشارات سخن.
ربیعی، سولماز؛ فاتحی زاده، مریم و بهرامی، فاطمه (1386). روایت درمانی. فصلنامه تازه‌های روان‌درمانی، 48 و47، 19-12.
کایوند، فریدون؛ شفیع آبادی، عبدالله و سودانی، منصور (1388). اثربخشی آموزش مهارت‌های ارتباطی بر اضطراب اجتماعی دانش‌آموزان پسر اول متوسطه ناحیه 4 آموزش‌وپرورش شهر اهواز. دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی، 42، 24-1.
مرادی، اعظم و غلامی رنانی، فاطمه (1385). درمان هراس اجتماعی. تازه‌های روان‌درمانی، 41 و 42، 130-118.
مرویان حسینی، رضا (1375). مقایسه مشکلات روانی، رشد اجتماعی و عزت‌نفس دانش‌آموزان با اختلالات خواندن و نوشتن و دانش‌آموزان عادی. پایان‌نامه کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، دانشگاه تربیت‌معلم.
مسعود نیا، ابراهیم (1388). بررسی رابطه بین عزت‌نفس و اضطراب اجتماعی در دانشجویان دوره کارشناسی. دوماهنامه علمی- پژوهشی دانشگاه شاهد، 37(3)، 26-11.
مشاوری، امیرحسین (1382). بررسی اثربخشی آموزش شناختی- رفتاری بر اضطراب اجتماعی دانشجویان دانشگاه اصفهان. پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه اصفهان.
منصوری، فریبا (1377). بررسی رابطه‌ی ساده و چندگانه عزت‌نفس، احساس تنهایی و اضطراب اجتماعی با ابراز وجود دانش‌آموزان دختر دبیرستان‌های نظام جدید شهرستان اهواز. پایان‌نامه کارشناسی ارشد روان‌شناسی ارشد عمومی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز.
مهر طلب، پگاه (1383). بررسی سوگیری‌های حافظه‌ی آشکار و نهان در افسردگی و اضطراب اجتماعی. پایان‌نامه کارشناسی ارشد روان‌شناسی بالینی، دانشگاه اصفهان.
نظیری، قاسم؛ قادری، زهرا و زارع، فاطمه (1389). اثربخشی رویکرد روایت درمانی در کاهش افسردگی زنان شهرستان مرودشت. فصلنامه زن و جامعه، 2، 78-65.
نریمانی، محمد و وحیدی، زهره (1392). مقایسه‌ی نارسایی هیجانی، باورهای خودکارآمدی و عزت‌نفس در میان دانش‌آموزان با و بدون ناتوانی‌یادگیری. ناتوانی‌های یادگیری، 3(2)، 91-78.
نوری تیرتاشی، ابراهیم و کاظمی، نرجس (1391). بررسی تأثیر روایت درمانی بر میران تمایل به بخشودگی در زنان. مجله روان‌شناسی بالینی، 2(14)، 78-71.
نیسی، عبدالکاظم؛ شهنی ییلاق، منیجه و فراشبندی، افسانه (1384). بررسی رابطه ساده و چندگانه متغیرهای عزت‌نفس، اضطراب عمومی، حمایت اجتماعی ادراک‌شده و سرسختی روان‌شناختی با اضطراب دختران دانش‌آموز پایه اول دبیرستان‌های شهرستان آبادان. مجله علوم تربیتیدانشگاهشهیدچمراناهواز، 3، 152-137.
Angus, L. E. & Mcleod, J. (2004). Handbook of narrative and psychotherapy. London: Sage publication.
Beck. A. T., Emery, G. & Greenberg, R. L. (1985). Anxiety disorders and phobia: A cognitive perspective. New York: Basic Books.
Bruce, S. E., Yonkers, K. A., Otto, M. W., Eisen, J. L., Weisberg, R. B. & Pagano, M. (2007). Influence of psychiatric comorbidity on recovery and recurrence in generalized anxiety disorder, social phobia, and panic disorder: A 12-yearprospective study. American Journal Psychiatry, 162, 79-87.
Clark, D. B, Feske, U., Masia, C. L., Spaulding, S. A., Brown, C., Mammen, O. & Shear, M. K. (1997). Systematic assessment of social phobia in clinical practice. Depression and Anxiety, 6, 47-61.
Clark, D. & Wells, A. (1995). A cognitive model of social phobia. In R. G. Heimberg & M. R. Liebowitz (Eds), Social phobia: Diagnosis, assessment, and treatment (69-93). New York: Guilford.
Coppersmith, S. (1967). Self-esteem Inventory. By W. H. Freeman and Company. Published in 1981 by counseling psychologists press, Inc.
Faircloth, G. A. (2009). Qualitative Study/Counter-Story Telling: A Counter-Narrative of Literacy Education for African American Males.(Dissertation). University of Miami.
Foa, E. B., Franklin, M. E., Perry, K. J. & Herbert, J. D. )1996). Cognitive biases in generalized social phobia. Journal of Abnormal Psychology, 105, 433-439.
Furmark, T.(2006). Social phobia: Overiew of community surveys. Journal Clinical Psychiatry, 105, 84-93.
Kessler, R. C., Berglund, P. & Demler, O. (2008). Lifetime prevalence and age-of-onset distributions of DSM-IV disorders in the national comorbidity survey replication. Clinical Psychology Psychotherapy, 62, 593-602.
Ginsburg, G. S., La-Greca, A. M. & Silverman, W. K. (1998). Social anxiety in children with anxiety disorders: relation with social and emotional functioning. Journal of Abnormal Child Psychology, 26, 175–185.
Last, C. G. & Strauss, C. C. (1990). School refusal in anxiety disordered children and adolescents. Journal of the American Academy of Child and Adolescent Psychiatry, 29, 31-35.
Lynete, P. Vromans & Robert D. Schweitzer. (2010). Narrative therapy for adults with major depressive disorder: Improved Symptom and interpersonal outcomes. Psychotherapy Research, 1-12, iFirst article.
Polkinghorne, D. E. (2004). Narrative therpy and postmodernism. In Angus, L. E & McLeod, J. (Edi). The handbook of Narrative and psychotherapy. Sage publications India Pvt. Ltd.
Payne, M. (2004). Narrative therapy (An introduction for Counselors).1 ed. Sage publication.
Reich, J., Hofmann, S. G. (2008). State personality disorder in social phobia. Journal Behavior Therapy experimental Psychiatry, 16, 139-144.
Rheingold, A. A., Herbert, J. D. & Franklin, M. E. (2003). Cognitive bias in adolescents with social anxiety disorder. Behavior Research and Therapy, 6(2), 639-655.
Shipiro, J & Ross, V. (2002). Applications of narrative theory and therapy to the practice of family. family medicine. 34, 96-100.
Wells, A., & Clark, D. M. (1997). Social phobia: a cognitive approach. In G.C. L. Davey, Phobias- a handbook of theory, research and treatment (3–26). Chichester: John Wiley.
White, M. (1995). The externalization of the problem and the reauthoring of live and the reauthoring of lives in relationship. Adelaide, Australia: Dulwich conter.
Wittchen, H. U, Fuetsch, M., Sonntag, H., Muller, N. & Liebowitz, M.(2003). Disability and quality of life in pure and comorbid social phobia: Findings from a controlled study. Behavior Research Therapy, 15(3), 46-58.